شنبه، آبان ۰۹، ۱۳۹۴

به هویت من توهین میکند و میگوید به اعتقاد من توهین نکن !!

  به هویت من توهین میکند و میگوید به اعتقاد من توهین نکن!



اگر دقت کرده باشید گروهی هستند که فقط کارشان این شده و گوش به زنگ هستند که ببینند اگر شخصی به هر باور مذهبی چه درست و چه اشتباه و یا حتی خرافاتی که با اعتقادات آنها عجین شده , نقدی کرد و مطلبی نوشت , بیایند ( در واقع همچون لشگر مغول هجوم بیاورند ) و با نرمی و مدارا و یا با فحش خواهر و مادر این نکته  بسیار واجب و ضروری را به نویسنده گوشزد کنند که :


لطفا , به اعتقادات مردم توهین نکن ...

و چنان از مردم بودن خودشان مطمئن هستند که پنداری ما از کره مریخ آمدیم و از همین مردم نیستیم !!


برای این جماعت هر مطلبی و هر نکته ای ( حتی حرف زدن فیل ها به عربی فصیح با امام علی اش ...!!)) که باب میل او نباشد و یا با سلیقه او هماهنگی و همخوانی نداشته باشد توهین محسوب میشود!


و نکته بسیار تاسف برانگیز و رقت بار درست در اینجاست که  ملاک و معیار او برای توهین دانستن گفته و نوشته شما , خلق و خوی  و حال و احوال او در همان لحظه میباشد!


 که اگر خلقش سگی بود که برای دفاع از مقدسات و اعتقادات خودش فحش هایی میدهد و کلماتی مینویسد که من سرخ شدن گونه همان مقدساتش را از شرم  و خجالت بکار بردن این کلمات کاملا حس میکنم !


ولی اگر شکمش سیر بود و پستهای سلام و صلواتش بیشتر از ده تا لایک خورده بود می آید و با لحنی تحکم آمیز که نویسنده خیلی راحت میتواند به آن پی ببرد که همین لحن با کوچکترین مخالفتی بلافاصله تبدیل به همان فحش های  خوار مادر چاله میدانی میشود , میگوید :


آقا به اعتقادات مردم کاری نداشته باش و توهین نکن !!

و بسیار عجیب و شگفت انگیز هست که حتی یکنفر از آنها هم تابحال نشده که بیاید و اول بپرسد : آقا دلیل شما برای نوشتن این مطلب و یا این توهین چیست ؟! 


 و ما آرزو به دل ماندیم که حتی یکی از آنها محض رضای خدا چند خطی در مورد این خرافات (( مانند گل مالیدن و قمه زدن و سگ شدن و ...)) نوشته باشد و مخالفتی بکند !!


و همچنین چشم ما به کامنت ها خشک شد که یکی , فقط یک نفر از این جماعت آنقدر فهم داشته باشد که گویندگان خرافات و قمه زنان و گل مالها و سگ شدگان را مقصر بداند و این مطلب را بروشنی و و بوضوح بنویسد و عنوان کند !!!

 
و از همه عجیبتر آن است که ۹۹ درصد از این افراد با حکومت ونظام هم موافق نیستند و آخوندها را هم قبول ندارند "$%ء*<>+=)[]**++!!؟؟




و پنداری این افراد از هویت هیچ چیزی نمیدانند و هیچ بوئی نبرده اند و اصلا برای آنها اهمیتی ندارد !


و هر چه به آنها میگوئیم که آقایان , دوستان , هم میهنان تصویرهمین کارها  فردا در صفحه اول تمام روزنامه های دنیاست و در زیر عکس همین مطلب هم مینویسند ایران  و ایرانی ها ....IRAN  &  IRANIAN 


و هر چه فریاد میزنیم که ای جماعت به همان مقدسات و به همان چیزی که میپرستید ما هنوز در دنیا یک مثقال آبرو داریم که آخوندها و وزرا و سفرا و کاردارها و نمایندگان نظام جمهوری اسلامی هنوز نتوانسته اند و آنرا نبرده اند ....


گوش شان بدهکار نیست و باز هم میگویند :

به اعتقادات مردم توهین نکن ....!!!!!! 

که پیداست یا باید در مغز آنها فرو کرد که اعتقاد چیست و چه چیزی مقدس است ؟


و یا برای توهین مفهومی دوباره و جدید و متفاوت ساخت و آنرا از نو تعریف کرد .//



 

پنجشنبه، آبان ۰۷، ۱۳۹۴

کدام یک توهین به اسلام است ؟

                              کدام یک توهین به اسلام است ؟



اگر ما بگوئیم بالای چشم شتر پیامبر ابرو هست , بیضه اسلام از چند جا ترک میخورد و برادران و خواهران دینمدار می آیند و خودشان را جر میدهند که ؛ وااسلاما , وا توهینا ...

به ساحت مقدس اسلام و پیامبر توهین شد و قلب شتر آن حضرت شکست و جریحه دار شد و ما میشویم مزدور قلم بدست , و نوکر استکبار جهانی و برای موساد و CIA کار میکنیم !!

اما اگر یک آخوند محمد و تمام اهل و عیال و اهل بیتش را با یک ( مرگ بر امریکا ) یکی کند و به سخره بگیرد , این برادران و خواهران زبانشان به صد جایشان فرو میرود و لام تا کام  چیزی نمیگویند و خفه خون میگیرند ...!

به این عکس نگاه کنید و خودتان قضاوت کنید که ما اسلام و ائمه را به سخره گرفتیم و یا آخوند ها ...؟ 

چهارشنبه، آبان ۰۶، ۱۳۹۴

سومین کشف حجاب کننده هنرپیشگان زن ایرانی چه کسی خواهد بود ؟

      سومین کشف حجاب کننده هنرپیشگان زن ایرانی چه کسی خواهد بود ؟


دومینوی کشف حجاب هنرپیشگان زن ایرانی پس از چکامه چمن ماه که بعد از صدف طاهریان عکسهای بی حجاب خودش را در پایگاه های مجازی به نمایش در آورد , وارد مرحله بسیار جالب و حساسی شده و همه بیصبرانه منتظر اقدام سومین کشف حجاب کننده میباشند .

مطمئنا اقدام سومین نفر جنجالی تر و پر شر و شورتر از دو اقدام قبلی خواهد بود و سروصدای بسیاری خواهد کرد .


حدس من آن است که این حرکت دنباله کار مسیح علینژاد و آزادی های یواشکی او در فضای مجازی و متاثر از اقدام جسورانه گلشیفته فراهانی میباشد ...


آزادی پوشش ( در حد و اندازه عرف جامعه ) حق هر انسانی میباشد و سلب کردن این حق توهین به انسان و نقض حقوق اجتماعی افراد یک جامعه است.


اگر رضا شاه بزرگ در هفتاد سال پیش بالاجبار زنان را وادار به کشف حجاب نمود اینک شاهدیم که زنان خودخواسته مایل به این حرکت میباشند و تمام تهدیدات آنرا هم به جان میخرند .


هرچند که جنبش زنان ایرانی از نوعی گسیختگی و پراکندگی و بی تحرکی و تعدد صداهای مختلف رنج میبرد , اما این حرکت میتواند جان تازه ای به فعالین حقوق زنان بدهد و تاثیر بسزائی در روند مبارزات آنها بگذارد و از خود نشان دهد .




 

آیا واقعا امام علی فرد شوخ طبعی بود ؟!

                          آیا واقعا امام علی فرد شوخ طبعی بود ؟!



امروز در وبگردی های خودم به مطلبی برخوردم که سخت مرا به فکر فرو برد که چرا تاکنون به این نکته یعنی به شوخ طبعی اهل بیت فکر نکرده بودم !

 آن مطلب چنین بود که :


[[       چرا تاریخ در ثبت شوخ‌طبعی‌های امام علی(ع) خست ورزیده است؟

 مسلم آن است که پیشوایان دینی مزاح می‌کردند و از دیگران نیز می‌خواستند عبوس نباشند و با یک‌دیگر مزاح و شوخی کنند. آنان حتی به مزاح شهره بودند؛ اگرچه اندازه نگه می‌داشتند و اصول اخلاقی را در آن مراعات می‌کردند. امر اختلافی این است که آیا مزاح و بذله‌گویی و داشتن روحیۀ طنز برای خلیفه و حاکم، عیب است یا حُسن.
از این‌ها که بگذریم، پرسیدنی است که اگر علی(ع) اهل شوخی و مزاح با دیگران بوده و به آن شهرت هم داشته است، چرا بیش از سه یا چهار فقره از شوخی‌های ایشان با دیگران در کتاب‌های تاریخی و روایی نقل نشده و یا اگر شده است، کسی نشنیده است؟ ]]


منبع خبر :
http://www.parsine.com/fa/news/259687/چرا-تاریخ-در-ثبت-شوخ‌طبعی‌های-امام-علیع-خست-ورزیده-است


راستش را بگویم من وقتی یاد آن شمشیر دودم و گردن زدن ۵۰۰~ ۶۰۰ نفر در یک روز می افتم  و یا وقتی یاد سختگیری علی که بجای پول بیت المال بر کف دست برادرکورش زغال آخته گذاشت , به هیچ وجهی نمیتوانم تصور کنم که چنین فردی اصلا بتواند شوخی بکند .


 به نظر شما چنین فردی شوخی و مزاح سرش میشود و یا میتواند طبع شوخ و شنگی داشته باشد ؟!


آیا تابحال شما حدیث و روایتی شنیدید که امام علی در آن یک لبخند خشک و خالی زده باشد ؟


چه رسد به آنکه بخواهد جوک بگوید و اصحاب و شیعیانش هم غش غش بخندند؟!




از حق نگذریم من تنها روایتی که شنیدم مربوط به راه رفتن ابوبکر و علی و عمر در کنار هم و شانه به شانه بوده که عمر از سر بدجنسی و کنایه به قد کوتاه علی , به او گفته :


علی تو همانند دندانه لنا در بین من و ابوبکر میباشی...


میگویند ابوبکر هم نیشش تا بناگوش باز میشود و کلی حال میکند , که علی هم بلافاصله میگذارد در قابلمه عمر و میگوید :


دقیقا بخاطر همین است که اگر من نباشم شما تبدیل به لا ( هیچ ) میشوید !!

( لنا - ن = لا )

که انگار ابوبکر زود نیشش را میبندد و عمر هم با لب و لوچه آویزان میگوید :


آخ , یادم رفت ...من باید بروم بازار مدینه و برای شام خرما کالک بخرم وگرنه منزل سومم  ام واویلا دشداشه ام  ( همان ردا ) را وارونه بر سرم میکشد...


و ابوبکر هم از فرصت استفاده میکند و میگوید : صبر کن , من هم می آیم و میخواهم در بازار برای عایشه دخترم کمی زلم زینبل بخرم و دل پیامبر را شاد کنم...


و زود فلنگ را میبندند و در میروند تا در راه با هم تبانی کنند که علی به خلافت نرسد !


از ابن بلبل بن نسناس حشری نقل شده که علی بعد از رفتن آنها فرمود :


الرجلک لوس البیمزه , الخوردی؟  نوش الجانکی...


به انا یه تیکه الانداختی و الکلفت بارت کردمکی به رحمتک یا ارحم الراحمین...


که صد البته این به حاضر جوابی و حضور ذهن آن حضرت ربط دارد و به شوخ طبعی و بامزه بودن و نمک ریختن ایشان هیچ ربطی ندارد .


اما این قصور تاریخی , نه تقصیر ما بلکه تقصیر این آخوند هاست که از امام علی برای ما چهره ای ساختند که همیشه یا مشغول دعوا و مرافه بوده و یا سر نماز شب مشغول گریه و زاری ...!


حال ما از فضلا و مراجع و آیات عظام و کلیه ملاها و آخوندها تقاضا میکنیم که اگر از این قبیل روایات و احادیث دارند لطفا بگویند تا ما کمی هم بخندیم که خدائی بعد از ده شب عزاداری و ناله و گریه و شیون , بدجوری میچسبد و حال میدهد ...
                                                    اجر شما با سید کریم  





 

ای مادر , کاش نزاده بودی ...!

                             ای مادر , کاش نزاده بودی ...!

 

بیچاره امام حسین همین یکی را فقط کم داشت !

                 بیچاره امام حسین همین یکی را فقط کم داشت !

 

فقط برو واین سنگ را ببر و بگذار سر جای اولش,همین !

      فقط برو واین سنگ را ببر و بگذار سر جای اولش,همین !



تلاش یکی از هموطنان فهیم و با شعور ما برای بالا رفتن از " سنگ چهره " که یکی از آثار عجیب و زیبای طبیعی و جاذبه گردشگری سرفاریاب یاسوج در استان کهگیلویه و بویراحمد است , سبب تخریب آن گردید !

دلیل بالا رفتن از سنگ چهره توسط این هموطن فهمیده ما گرفتن ژست برای انداختن عکس یادگاری عنوان گردیده است !!


به همین مناسبت ما چند سوال از این هموطن و دیگر هم میهنان ماجراجو و مخرب داریم که امیدوارم پرسش این پاسخ ها را لااقل برای خودشان هم که شده پیدا کنند و بدهند :


دوست عزیز خواهش میکنم , بگو :


- با کدام عقل میخواستی از این سنگ که در ارتفاع ۸۰۰ متری و درست لبه پرتگاه قرار دارد بالا بروی ؟


- آیا هیچ فکر دیگری غیر از این کار ابلهانه بنظرت نرسید و نتوانستی بکنی ؟


- آیا فکر آنرا نکردی که اگر از بالا بیفتی اسمت در لیست احمق ترین افراد و احمقانه ترین مرگ ثبت میشود ؟


- آیا احساس کردی که عکسی در بالای آن سنگ بیاندازی همه تو را تشویق میکنند و به تو آفرین میگفتند ؟


- آیا تصور کردی که با بالا رفتن و عکس انداختن جایزه پاچه بز طلائی را به تو میدهند ؟


هموطن ابله من , به خداوندی خدا قسم اگر من بجای قاضی دادگاه این جرم احمقانه تو (( تخریب آثار طبیعی )) بودم تنها یک رای و یک حکم برای تو صادر میکردم :


-
فقط برو و این سنگ را ببر و بگذار سر جای اولش , همین .//


(( البته آقای غلام‌حسین آتش‌سودا، بخشدار سرفاریاب را هم بعلت نکشیدن گارد و نگذاشتن تابلوی اخطار و اعلامی و نساختن محافظی برای رعایت امنیت جانی افراد بازدید کننده بالاخص کودکان به عنوان مسئول و مشاور و همکار شما تعیین و محکوم مینمودم ! ))
 


 
مطمئن هستم که میلیونها سال طول میکشد تا مادر طبیعت بتواند دوباره چنین اثری را خلق کند .
 

دوشنبه، آبان ۰۴، ۱۳۹۴

ما هم سه سوال برای دانش آموزان طرح کردیم !

                ما هم سه سوال برای دانش آموزان طرح کردیم !


      عکس:سئوال عجیب در امتحان ریاضی پنجم دبستان!


با توجه به سوال مطرح شده فوق ( سوال وسط عکس در مورد فاجعه منا ) ما هم از طراحان سوال امتحانی آموزش و پرورش درخواست میکنیم این سه سوال را هم در در امتحانات ریاضی مدارس استفاده و جا کنند تا کودکان از همین سن و سال با برخی از مسائل جامعه آشنا شوند تا درصورت بروز این قبیل اتفاقات آمادگی کامل را داشته باشند .

سوال اول : اختلاس خاوری رئیس بانک صادرات ۳۰۰۰ هزار میلیارد تومان در زمان دلاری ۱۰۵۰ تومان بود با توجه به آنکه رهبر معظم فرزانه انقلاب فرمودند : کشش ندهید و فتیله اش را پائین بیاورید , سهم مبارک ایشان از ۳۰۰۰ میلیارد تومان چند درصد میشود ؟

(( توجه داشته باشید این درصد با آن سهم امام فرق میکند .))  

سوال دوم  : در هشت سال دوران ریاست جمهوری احمدی نژاد فقط فروش نفت ایران ۸۰۰ میلیارد دلار بود اما جانشین وی حسن روحانی رئیس جمهور فعلی منتخب محترم مردم پس از نشستن ر کرسی ریاست جمهوری گفت : خزانه خالی هست و دولت با خدات میلیارد بدهی مواجه است , حساب کنید ببینید این پول ها کجا رفته است ؟

(( راهنمائی : یکی گفت که نظرش به نظر احمدی نژاد نزدیک است !))

سوال سوم : حاکمان و سران نظام جمهوری مقدس اسلامی برای دور زدن تحریم ها نفت بی زبان را به دست بسیجی اقتصادی بابک زنجانی یک بچه مزلف دادند , بابک نفت ها را به هر قیمتی که توانست فروخت و با پول آن خیلی از سران سپاه و نمایندگان و وزرا و ورزشکاران و هنرمندان را خرید در مالزی بانک افتتاح کرد و در تاجیکستان سرمایه گزاری کرد و رقصید تا که او را گرفتند , به او گفتند پولها کجاست ؟ او انگشت شست دستش را نشان آنها داد و گفت : (( بفرما )) ...

شما اول این (( بفرما )) را به تومان و سپس آن  را به  دلار ۳۰۵۰ تومان حساب کنید !

(( تذکر : انگشت شست , شصت تا حساب نمیشود و همان یک دانه است ))

برای شادی روح شهدای منا و شهدای مستشار سوریه ای اجماعا یک دودوتا چارتای بلند ختم کنید ...


 

یکشنبه، آبان ۰۳، ۱۳۹۴

تراوشات ذهن آخوندی از مفهوم رابطه

                              تراوشات ذهن آخوندی از مفهوم رابطه



فقط در مورد رابطه چشمکی یک چیز بگم ,

چند وقت پیش یک تیزر خیلی جالبی که معروف هم شد تبلیغ چشمک زدن بود و در یک جا و مکان ساخته شده مشخص بیش از بیست حالت از چشمک زدنهای دختران و پسران جوان ژاپنی را نمایش میداد ...

 و داشت با این تیزر یک دقیقه و چند ثانیه ای  یکی از بزرگترین و زیباترین و ظریف ترین موهبتهای خداوند را , که فقط با یکی از آنها میتونی تمام حرفهای خودتو به طرف مقابلت بزنی و تمام و کمال منظور و خواسته های خودتو نشون بدی و برسونی را به جوانهای ژاپنی یاد میداد ( اگر پیدا کنم حتما پست میکنم )

و حقیقت عاشورا... !

                               و حقیقت عاشورا... !

            گاهی یک عکس از صدها نوشته و تحلیل و تفسیر گویاتر است .

 

حقیقت ماجرای اسب حاجت دهنده...!

                              حقیقت ماجرای اسب حاجت دهنده...!



معروف است اسبی را که در عکس مشاهده میکنید در روز عاشورا های های بر مصیبت حسین و اهل بیتش گریه میکرده و گوله گوله اشک میریخته و براستی چنین بوده و این اسب از چشمانش اشک بیرون میزده و به اصطلاح ما گریه میکرده ...!

اما حقیقت این ماجرا چه بوده و آیا این اشکها ناشی از تاثر این اسب برای حسین و واقعه کربلا بوده و تنها در دنیا واین همه اسب هائی که در طی این ۱۴۰۰ سال آمدند و رفتند , فقط این اسب شیعه شده و فهمیده که بر سر نوه پیامبر خدا چه آوردند که در روز عاشورا گریه میکند ؟

پرودگار سایه جهل را از سر این کشور بردارد و مردم ما را از جهل دور کند و در امان نگهدارد ...

نه , دوستان این اسب نوه و نتیجه ذوالجناح حسین نیست و چیزی از محرم و عاشورا نمیداند و حسین و ابلفضل را هم نمیشناسد...

فقط دارای صاحبی باهوش و مکاری بوده که توانسته از جهل و خرافات مردم سو استفاده بکند و این اسب بیچاره را در شبهای قبل از تاسوعا و عاشورا به یک کارگاه آهنگری ببرد و تا صبح در مقابل او جوشکاری کند تا برق چشم حیوان را بزند تا  سراسر فردا  حیوان زبان بسته اشک بریزد ...

[[ کسانیکه برق جوشکاری چشم آنها را زده و اشک آنرا ریخته اند کاملا گفته مرا و حال آن اسب بدبخت را میفهمند و درک میکنند !!]] 

جمعه، آبان ۰۱، ۱۳۹۴

شما بودید چه احساسی داشتید و چه حالی به شما دست میداد ؟

   شما بودید چه احساسی داشتید و چه حالی به شما دست میداد؟


خواهش میکنم این مطلب را شوخی نگیرید و کمی به آن فکر کنید , شاید در وهله اول کمی خنده دار بنظرتان بیاید ولی زمانیکه به عمق آن برسید ...

ولش کن , خودتون  میرسید دیگه... !!

تصور کنید , عربستانی ها اسم بچه های خودشان آرشعلی  و فریدون و گودرز و عبدالشاهپور و غلام بابک و پریچهر و بنت ماهرخ میگذاشتند !


تصور کنید , شیوخ امارات می آمدند در ایران و قبر پیروز نهاوندی ( فیروز ابولولو) را میساختند و گنبد آنرا طلا میکردند و هر ساله به زیارت آن می آمدند .


تصور کنید , در کتابهای درسی مدارس عربستان سرگذشت بهرام گور و از دادگری انوشیروان و از خردمندی بزرگمهر مینوشتند و بچه ها در باره آنها امتحان میدادند !


تصور کنید , بخاطر مرگ آریوبرزن و بابک و مازیار سالروز کشته شدن آنها در تاریخ هجری قمری قرمز و تعطیل بود!


تصور کنید , در قهوه خانه های حجاز و یمن مراسم نقالی بود و اشعار شاهنامه و حافظ را میخواندند و مردم بر سر کله خودشان میزدند و گریه میکردند !

 
تصور کنید , که هر ساله در مکه و مدینه ده روز برای یزدگرد سوم و اهل بیت او مراسم عزاداری و زنجیر زنی بر پا میکردند !


تصور کنید , عراقی ها قبر شاه عباس را طلا میکردند و از بغداد با پای برهنه به زیارت قبرش می آمدند و شما به خیک آنها آب زیپو میبستیید و آنها خر کیف میشدند و میرفتند مملکت خودشان و از مهمان نوازی ها تعریف و تمجید میکردند !

تصور کنید , هر عربی به تخت جمشید و داریوش و کوروش و هرمز و آتشکده و طاق بستان و نقش رستم توهین میکرد او را اعدام میکردند !

تصور کنید , با تمام این رفتار ما از اعراب بدمان می آمد و به بچه زائرین آنها تجاوز میکردیم و بقیه زائرین را زیر دست و پا له میکردیم و با آنها بدترین برخورد را داشتیم !


تصور کنید , در دنیای مجازی اعراب , عربهائی بودند که  مخالف این رفتار هموطنان خودشان بودند و آنها از این کار منع میکردند و در باره بدی این کار مینوشتند ولی  بقیه عربها در زیر پست هایشان , آنها را به فحش خواهر و مادر میبستند و آنها را وطنفروش و خائن و جاسوس و مزدور استکبار جهانی به سرکردگی اسراییل غاصب میدانستند و آنها را متهم به دریافت پول از بی بی سی و صوت الامریکی میکردند .


و جمعیت معتدل تر اعراب هم آنها را از توهین به مقدسات برحذر میداشتند و راه به راه زیر پست آنها مینوشتند ؛ یا الاخی به اعتقادات مردم توهین نکن , یا السیدی , به مقدسات مردم کاری نداشته باش و در آخر آنها را متهم به نفهمی و بیشعوری و خودباختگی و وطنفروشی  میکردند و میگفتند ؛ انا همه تون لا الانسان و لاتفهم ...

حالا , خدا وکیلی اگر اینطوری بود و چنین چیزهائی واقعیت پیدا میکرد و حقیقت داشت.... ,


شما چه احساسی داشتید؟!

 و چه حالی به شما دست میداد؟!


و در مورد این رفتار عربها چه فکر میکردید ؟
 


 
           


 

برادر جانباز آقای علیرضا برخورداری , برادر من ۲۰۰۰ تا ترکش ؟!

برادر جانباز آقای علیرضا برخورداری , برادر من ۲۰۰۰ تا ترکش ؟!
 


در برنامه «ترین‌ها» از تولیدات جدید شبکه مستند سیما در قسمتی با نام «واکنش به دو هزار ترکش» به زندگی و خاطرات جانبازی می پردازد که بیشترین تعداد ترکش را از دوران جنگ در بدن دارد.

که ما با شنیدن رقم ۲۰۰۰ چنان هوش از کله مان پرید که نه برای بزیر سوال بردن ادعای این برادر رزمنده جان بر کف , بلکه از منظر فیزیولوژی و سیستم دفاعی پوست و بدن وبخاطر این پدیده شگرف مجبور به تحقیق در این زمینه شدیم .


این برادر جانباز جان بر کف در مصاحبه ای با خبر گزاری فارس گفت :


[[ در مجموع دو دوره 3 ماهه و یک دوره  18 ماهه در جبهه حضور داشتم، 19 مردادماه سال 62 ساعت 5:20 دقیقه دو روز بعد از عملیات والفجر3 مجروح شدم. به جرأت می‌توانم بگویم 2 هزار نقطه در بدنم سوراخ شده بود. الان 2000 ترکش در بدنم به ویژه در پاهایم وجود دارد که هر از چند گاهی می‌خارد و از بدن بیرون می‌زند، البته حجم ترکش در پای چپم بیشتر است و انگشت دوم پای چپم نیز قطع شده است.و بعد ازجنگ 6 ماه مسئول حفاظت حرم امام را برعهده داشتم. مرزبان مرز بازرگان به مدت یک سال، مسئول ایمنی انتظامی خدمات گمرک ایران، 4 سال جانشین حراست دانشگاه آزاد، 6 سال مدیر حراست اموال و املاک بنیاد شهید، 2 سال معاون حراست فیزیکی سازمان اقتصادی کوثر بنیاد شهید را بر عهده داشتم و یک سال و نیم نیز معاون کل حفاظت فیزیکی وزارت ورزش و جوانان را برعهده دارم.]]


منبع خبر :http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13920230000480

 طبق آنچه من دیدم و خواندم و تحقیق کردم ,  پوست بدن انسان با دارا بودن سطح متوسطی حدود ۲ متر مربع (۲٫۵ یارد مربع)، یکی از بزرگ‌ترین اعضا بدن است. ومساحت کلی پوست بدن یک انسان بالغ می تواند منطقه ای 21 فوت مربعی (2 متر مربع) را پوشش دهد.

و هر یک متر مربع مساحتی معادل مربعی با طول ضلع یک متر است و نماد آن m۲ است (با کد ۳۳A۱ در یونی‌کد[۱]). که از واحدهای فرعی اس‌آی محسوب می‌شود.


اما بنده خودم بعنوان یکی از رزمنده ها و کسانی که در خدمت مقدس سربازی با حساب ۶ ماهی که اضافه کردند و چند ماه اضافه خدمت یگانی تقریبا سه سال در دوران جنگ هشت ساله یا همان دفاع مقدس ایشان خدمت کردم و چون انواع واقسام ترکش ها و ترکش خورده را دیده ام  به تمامی برادران ترکش خورده منجمله جناب آقای علیرضا برخورداری با مدارک و دلایل مستند میگویم که:


 اگر حجم هر ترکش آقای برادر برخورداری را از  قرار دانه ای یک میلیمتر مکعب و هر برش زخم آنرا هم فقط یک میلیمتر مربع توجه داشته باشید فقط یک میلی متر مربع و وزن هر کدام را یک دهم گرم حساب کنیم ,  میشود ۲۰۰۰ میلی متر مربع یا همان دو متر مربع و ۲۰۰ گرم ترکش و اگر با حساب میلیمتر مکعب بخواهیم حساب کنیم که دیگر چیزی از ایشان باقی نمی ماند !!

 ولی ما از ایشان میپرسیم :


آقای علیرضا برخورداری ,


برادر جانباز و همرزم من , داداش , مرد مومن , تو نه یکی , نه دو تا و نه سه تا  ۲۰۰۰ تا ترکش خوردی ؟


برادر چطور آنها را شمردی و حساب کردی ؟


اخوی کارت با صدتا و دویست تا راه نمی افتاد ؟


بگذریم ..., ولی اگر این ترکش ها را با چانه زدن و دانه ای با حکومت و مردم حساب کردی و به این پست و مقام ها رسیدی که هیچ ....!!


اینهمه رزمنده  جبهه ندیده ادعا کردند و به پست مقام رسیدند و اینک دست در دست غارتگران و دزدان و اختلاس کنندگان مشغول غارت و چپاول و تیشه زدن به ریشه این ملک و ملت میباشند و شما که دیگر جای خود داری , و شما هم روش ...


ولی اگر ادعای خاک و میهن و ناموس و دین و دفاع از  آنها را میکنی , یکروز را مشخص کن تا من شخصا بیایم و ترکش هایت را دانه به دانه بشمارم و نام  همسنگران و همرزمان شهیدت را بر روی آنها بگذارم...


           

   

پنجشنبه، مهر ۳۰، ۱۳۹۴

هر دم از این باغ بری میرسد ...!

                                                                    هر دم از این باغ بری میرسد ...!؟



مشعل گردانی یا مراسم چهارشنبه سوری دهه محرم در قم که در شب هفتم آن برپا میشود !

بدرستی فهمیدیم و میبینیم که آتشبازی برای امام حسین نه تنها خرافات و آتش پرستی محسوب نمیشود بلکه ثواب دارد و آتش آن خطری ندارد و دست و پای کسی را نمیسوزاند !





 

چهارشنبه، مهر ۲۹، ۱۳۹۴

آیا تابحال دیده اید مسجدی بجای قیمه , کتاب نذری بدهد؟!

       آیا تابحال دیده اید مسجدی بجای قیمه , کتاب نذری بدهد؟!



هر چند که دوستداران حسین بن علی و کربلا و عاشورا بدون کمترین توجه و تفکری در مورد حواشی مراسم دهه محرم میگویند که قیام حسین و بزرگداشت او یک قیام و حرکت تمام معنوی میباشد و نتیجه آن ظلم ستیزی و آزادگی و نمیدانم چه و چه و چه و چه ها میباشد ولی در عمل شاهد آن هستیم که این مراسم و این قیام بیشتر به عوامل مادی تکیه دارد و وابسته است !

و همانطور که نماز ستون دین و اسلام میباشد , نذری هم ستون دهه محرم و عاشورا است و نوع نذری و طرز طبخ و طعم و مقدار گوشت خورشت قیمه هر مجلس عزاداری حسینی  با تعداد و صدای گریه عزاداران و نحوه  و قدرت سینه زدن و زنجیر کوبیدن فعالین تشکل حسینی رابطه صددرصد مستقیم دارد.


 و هیچکس هم نمیتواند منکر چنین حقیقتی شود که هر کجا قیمه اش خوش طعم تر و لذیذ تر باشد , امام حسین اش هم فداکارتر و ظلم ستیزتر و هر کجا کباب و خوراکش پر گوشت تر باشد ابوالفضل اش هم خوش تیپ تر و جوانمرد تر و کار درست تر است!

و نه تنها در مجالس و مکانهای این عزاداری کاملا معنوی و روحانی بلکه در مورد عزاداری های شخصی و خانگی نیز چنین تفکری حاکم و چنین رفتاری مرسوم است.


و مردم دینمدار مومن و اهل بیت دوست نیز در این مراسم معنوی و الهی را با دادن انواع غذاهای چرب و چیلی و خوشمزه و مخلفات و دسرها ی اشتها برانگیز ماکول و نوشیدنی هائی بس گوارا که بر خلاف مراسم های دیگرشان با بهترین و مرغوب ترین مواد اولیه تهیه شده از شرکت کنندگان و فعالین این مراسم معنوی نذر خود را ادا میکنند و ثواب میبرند !!


باورتان نمیشود و قبول نمیکنید ؟


آیا تابحال دیده اید یا شنیده اید هیئتی شام و ناهار نذری ندهد و عزاداری در آنجا نشسته باشد و عزاداری کند؟


آیا تاکنون دیده اید که تکیه ای بجای بر سر و سینه کوبیدن یک کار هنری , فرهنگی بکند ؟


 آیا تابحال دیده اید که مسجدی بجای قیمه پلو , کتاب نذری بدهد ؟


آیا تابحال دیده اید که دم در هیئتی بجای خرما و حلوا , کتابچه و مجله خیرات کنند ؟


آیا تابحال دیده اید خانه ای بجای قیمه و فسنجان و کباب , کیف و دفتر و مداد نذری بدهد ؟


آیا تابحال دیده اید تکیه و یا مسجدی به جای آبگوشت و عدس پلو , نهال درختی و بوته گلی برای کاشتن نذری بدهد؟


آیا تابحال در ایام دهه محرم مسجد و تکیه و هیئتی دیده اید که عملی برای بالا بردن سطح معنویت جامعه انجام بدهد ؟


و آیا تابحال دوستدار و متوسلین به اهل بیت و فدائی امام حسین و نوکر اباالفضلی را دیده اید که چنین فکری بکند و چنین حرفی بزند ؟


(( دلیل این یکی بسیار ساده و روشن است چون این افراد چنان حالت تقدسی به آن داده اند که فکر کردن در مورد هر چیز دیگر و هر عمل دیگری بغیر از گریه کردن و بر سر زدن و ادا درآوردن و حسین حسین گفتن , در نزد آنها کفر و گناه محسوب میگردد !! ))


فکرش را بکنید که اگر فقط  یکروز از این ایام و دهه ,  با آن جمعیت و آن هزینه ها و آن نیرو و انرژی استفاده شده , صرف کاشتن درخت یا نهال یا بوته گلی بنام درخت حسینی یا گل حسینی میگشت ....


و آنوقت بود که چه میشد و چه تاثیری میگذاشت و دنیا به چه چشمی به این عزاداران معنوی حسینی نگاه میکرد ؟!!

نذرهایتان که خرج پر کردن شکم ها و چاه ها میباشد و میشود قبول نباشد و چنین باد ...


    


 

سه‌شنبه، مهر ۲۸، ۱۳۹۴

دیدند کار با زینب و فاطمه پیش نمیره دست به دامن زن یزید شدند !!

 دیدند کار با زینب و فاطمه پیش نمیره دست به دامن زن یزید شدند !!



باورش کمی سخته ولی برادران و آقایون در عمل نشون دادند که در مورد حجاب , فاطمه خانم و خواهر زینب کارائی لازم را نداشتند و حالا دیگه دست به دامن زن یزید و ابن زیاد و شمر و عمرو عاص شدند , بلکه اونها فرجی بکنند تا دختران در نظام جمهوری اسلامی حجاب را رعایت بکنند , ببینید !!!

 

کنسرت های مختلط عزاداری حسینی با مجوز مراجع و آیات عظام

    کنسرت های مختلط عزاداری حسینی با مجوز مراجع و آیات عظام


[[ اندر حکایت ممنوع الکار شدن ۲۴ چهره شاخص موسیقی و هنر کشور ]]

بنظر شما آیا هیچ فرقی جز ابیات و اشعار استفاده شده ما بین کنسرت یک خواننده پاپ و یک هیئت عزاداری حسینی وجود دارد ؟


- در هر دوی آنها برگزار کنندگان هدف مشترکی را دنبال میکنند !


- در هر دوی آنها بیشترین سود و استفاده به برگزار کنندگان آن میرسد !


- در هر دوی آنها یک خواننده که در بین مردم هواداران خودشان را دارند برنامه را اجرا میکنند !

( منتهی یکی تمیز و آراسته و آن یکی هپلی و آشفته ...! )

- در هر دوی آنها جوانان اکثریت تماشاچیان و شرکت کنندگان را تشکیل میدهند !


- در هر دوی آنها از جدید ترین و پیشرفته ترین وسایل و دستگاه های موسیقی و پخش استفاده میشود !


- در هر دوی آنها صدای خواننده سبب شور و هیجان در تماشاچیان و شنوندگان میگردد !


- در هر دوی آنها شرکت کنندگان حرکت موزونی را با ریتم و آهنگ خواننده از خود نشان داده و اجرا میکنند !


- در هر دوی آنها میزان تعداد شرکت کننده گان حرف اول و آخر را میزند و در اهمیت و اولویت قرار دارد !


- در هر دوی آنها خواننده فقط برای بیشتر به هیجان آوردن جمعیت حاضر تلاش میکنند و از خود مایه میگذارند !


- در هر دوی آنها میزان محبوبیت خواننده با تعداد تماشاچیان رابطه مستقیم دارد !


- در هردوی آنها رقابتی مابین برگزار کنندگان و خوانندگان وجود دارد !


- در هردوی آنها برگزارکنندگان برای جذب مخاطب و تماشاچی بیشتر از هیچ کلک و تبلیغی فروگذاری نمیکنند !


و هر دوی آنها تاثیر مستقیمی بر روح و روان و جسم و رفتار و گفتار بینندگان خود میگذارند !


(( که البته حاصل یکی شور و هیجان و شادی و نشاط و سرخوشی میباشد و نوید بخش زندگی و امید میباشد و درس دوستی و مهربانی و لذت بردن از زندگی را میدهد ولی حاصل آن دیگری هیجان و شور و گریه و ناله و غم است و انسان را از زندگی ناامید و متنفر میگردا ند و درس خشونت و مرگ و خون را القاء میکند و میدهد !)) 


「‫ممنوع‌الکاری 24 چهره شاخص موسیقی؟‬‎」の画像検索結果   「‫مداحان اهل بیت‬‎」の画像検索結果

 اینها شباهت های این کنسرت ها با یکدیگر بود اما... , 


اما این کنسرت ها تنها یک تفاوت با یکدیگر دارند و آن این است که برای برگزاری یکی از آنها باید مجوز وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را داشته باشی و برای تهیه کردن آن از هفت خوانی مشکل تر از هفت خوان رستم گذر کنی و تازه اگر مجوز هم بگیری احتمال لغو یا بر هم زدن آن بسیار بالاست و هیچ  تضمینی برای برگزاری آن نداری و خوانندگان آن همیشه و در هر لحظه با خطر ممنوع الکار شدن مواجه میباشند و  ...


ولی آن یکی مجوزش از پیش صادر شده و هیچ محدودیتی برای برگزاری آن وجود ندارد و هر کار و هر عملی همراه با حرکات موزون هم در آن آزاد و بلامانع میباشد و برگزار کنندگان آن هیچ مسولیتی در قبال تاثیرات اجتماعی منفی آن بگردن نمیگیرند و بلکه در این راه بصورت رانتی و مادی و اقتصادی هم بطور مستقیم از طرف دولت و حکومت  حمایت کامل میشوند...


و مهمتر از همه آنکه در برگزاری خیابانی این کنسرت های عزاداری حسینی هیچ محدودیت جنسی وجود ندارد و مردان و زنان و دختران و پسران بدون هیچ ترسی از برخورد نیروی انتظامی و برادران اجامر امر به معروف میتوانند در هم بلولند و بمالند و اختلا ط بنمایند و باهم محشور باشند و هیچ عذر شرعی هم برای این مالیدن و لولیدن وجود ندارد و در صف های پخش نذری آن شور و غوغائی دگر بر پاست و گرفتن نذری هم بهترین بهانه برای آنهاست ...!!

و در یک کلام برگزاری خنده و شادی و نشاط و امید و زندگی ممنوع ولی برگزاری عزا و اندوه و گریه و ناله و شیون و خشونت و مرگ آزاد و بلامانع است و بس .//  
    


    



         

شنبه، مهر ۲۵، ۱۳۹۴

شغلی بنام مداحی و مفتخورانی بنام مداح !

                  شغلی بنام مداحی و مفتخورانی بنام مداح !



امروزه بعلت زیاد شدن مشغله و درآمد آخوندها و سیر شدن شکم آنها , عده ای بیکاره و مفتخور نام خود را مداح گذاشتند و با خواندن اشعاری از امامان و گریه انداختن مردم نان و روزی خود را در می آورند و این عمل برای آنها بصورت شغل و حرفه در آمده است ! 
 
 هر چند که در ایام گذشته افراد پیر و گدا و فقیر و ناقص العضو که توان کار کردن نداشتند برای جلب نظر و جلب توجه و جلب  ترحم در معابر و گورستانها برای سیر کردن شکم خودشان با آوازی حزین اشعاری میخواندند و به اصطلاح مداحی اهل بیت را میکردند , اما امروزه شاهدیم جوانانی با اندام های سالم و ورزیده فقط از سر بیعاری و کاهلی رو به این کار آورده اند که بسی مایه خجالت و تاسف است .

چرا باید جوانی که میتواند زمینی را آباد کند  و یا چرخی را بگرداند با  گریه کردن و گریه انداختن مردم کسب روزی کند و از این راه نان بخورد و به فرزندانش نیز نانی آغشته به  اشک و ناله و گریه مردم را بدهد ؟

البته مقصر اصلی آن جماعت جاهل و خدا نشناسی هستند که با حماقت و گدا نوازی و جهالت خود چنین افرادی را پرورش میدهند و از جوانان کشور خود افرادی دلقک و بیعار و تن پرور و مفتخور میسازند و پرورش میدهند و حتی چنان آنها را بزرگ میکنند و به آنها قدرت میدهند تا آنچنان هار شوند و احساس قدرت کنند که بخاطر رانندگی و سبقت در خیابان بر روی مردم اسلحه بکشند و به سمت آنها تیر اندازی کنند ( ماجرای تیراندازی محمود کریمی !) و آنقدر وقیح و بیشرم شوند که کمترین انتقاد و ایراد به خود را توهین به اهل بیت و رسول خدا و امامان معصوم بدانند و جلوه دهند .

وبدانید که ادعای رضای خدا و خدمت به اهل بیت و امامان و تکریم و احترام به آنها و زنده نگاه داشتن یاد آنها از جانب این افراد , مزخرف و دروغی بیشرمانه ای بیش نیست که اگر برای رضای خدا و خیر و ثواب آن بود درخواست مزد های چند میلیونی نمیکردند .

که اگر واقعا برای رضای خدا و خدمت به خلق خدا بود ریالی نمیگرفتند و همانند دیگر مردم آنچه را که داشتند در طبق اخلاص میگذاشتند و این هنر ! و آوازه خوانی خودشان را  نذر و هدیه به مولا و اهل بیت خود محسوب میکردند.






پنجشنبه، مهر ۲۳، ۱۳۹۴

حرکت احمقانه زنان و دختران ژاپنی در ورزشگاه آزادی

      حرکت احمقانه زنان و دختران ژاپنی در ورزشگاه آزادی


 فقط از این خانم ها که با انداختن یک تکه پارچه بر روی سرشان از گفته قانونگذاران و فتوی دهندگان(  قانون منع ورود زنان به ورزشگاه ها  )اینگونه  حمایت کردند میپرسم  :

به حال شما چه فرقی داشت و میکرد که آن روسری و پارچه  را بر سر خودتان بیاندازید یا نیاندازید؟؟!


ورود  به استادیوم ها و ورزشگاه ها فقط برای زنان ایرانی ممنوع و برای همه زنهای دیگر با روسری و بی روسری آزاد میباشد و این کار بی دلیل  شما در اصل نوعی حمایت از همان افکار پوسیده ای هست که بدون هیچ دلیل انسانی و عقلانی از ورود هم جنسان شما به استادیوم ها و ورزشگاه ها ممانعت و جلوگیری کرده و میکند.

حتی اگر بر سر کردن و انداختن روسری برای ورود شما به ورزشگاه اجباری هم بود , بدانید حمایت شما ازهم جنسان خودتان در مقابل این قانون ضد بشری و این تبعیض جنسیتی , واجب تر از حمایت از تیم فوتبال تان بود...


 و این سوال را هم در مقابل پاسخ احتمالی شما ( باید به قوانین و سنت های کشورهای دیگر احترام گذاشت ...) از شما میکنم که :

آیا اگر در کشور دیگری حضور زنان در ورزشگاه ها مشروط به لخت شدن آنها بود شما هم از آن قانون پیروی میکردید و لخت به تماشای فوتبال وتشویق وحمایت تیم کشورتان میرفتید؟ 

لطفا قبل ازانجام کاری به نتایج وعواقب آن کارکمی فکر بکنید  

بچه های امام حسین اگر این قیافه را میدیدند چکار میکردند؟

   بچه های امام حسین اگر این قیافه را میدیدند چکار میکردند؟



عکسی را که مشاهده میکنید چهره مداح تریاکی و خانم باز اهل بیت عبدالرضا هلالی در حین انجام کار و درست هنگام کاسبی کردنش میباشد !

واقعا تصور کنید که سکینه و زینب و رقیه و ام لیلا و ربابه و زین العابدین بیمار و بقیه اسرای جنگ! کربلا درست در هنگام ورود به شهر با این قیافه که با چنین هیبتی برای پدرشان عزاداری میکند مواجه میشدند ...!

بدون شک زینب نطقش را فراموش میکرد و زین العابدین بیماریش شدت میگرفت و بقیه هم اگر از وحشت قالب تهی نمیکردند حتما دست به دامن عمروعا ص  و ابن زیاد و شمر میشدند و آنها را قسم میدادند و التماس میکردند که : تو را بخدا ما را همانطور تشنه و گشنه به همان بیابان کربلا برگردانید و نزد این هیولاها نبرید!

و من اگر جای امام حسین بودم یکشب به خواب اینها می آمدم و با تهدید و تمهید و تطمیع  و  نرمی و خشونت و خواهش و التماس به آنها میگفتم که :

جان مادرتان بروید برای همان رهبر و جنتی و مصباح وبقیه آقایان خودتان نوحه بخوانید و عزاداری کنید و دست از سر ما بردارید ..!

بعد هم معطل نمیکردم و با چند تا حوری یا اگر نشد با خشت طلاهای گنبد مرقدم با او تا ریال آخر تسویه حساب میکردم و دوتا هم بیشتر میدادم که رودربایستی گیر کند و دیگر طرف ما نیاید !!   اوبن واویلا...