سه‌شنبه، شهریور ۳۱، ۱۳۹۴

آموزش و تربیت کودکان و دانش آموزان در جمهوری اسلامی

   آموزش و تربیت کودکان و دانش آموزان در جمهوری اسلامی


این عکس یکی از درسهای کتاب فارسی سال سوم ابتدائی ( دبستان ) میباشد , شعری با عنوان , نه بگو برو ...

از نامرتب و کج و کوله بودن ابیات شعر که بگذریم و چشم بر روی کلمه ( خصوصین!!) که ببندیم به محتوا و پیام شعر میرسیم که این است  :


بغیر از اعضاء و اندام بدن که در دید و قابل مشاهده میباشند ما اندامی داریم (( شوشول )) که نه باید آنرا به کسی نشان دهیم و نه بگذاریم کسی با آنها بازی و یا آنرا دستمالی کند و اگر کرد باید زود به پدر و مادر خودت بگوئی...!


(( البته  تا بیائی به پدر و مادرت بگوئی آن شخص رفته و فقط آبروریزی آن برای بچه و خانواده باقی میماند!!))


حالا فرض کنیم که شخص کودک آزاری به آنجاهای بچه دست نزد و با سر و گوش و لب و گل و گردن او ور رفت , آیا این بچه نباید اعتراضی بکند و آنرا به والدین و یا معلمان خود بگوید؟


چون  آن نقاط مربوط به نقاط همگانی میباشد و  آزاد است ؟!


من نمیدانم آنهائی که برای این کتابها تصمیم میگرند و مطالب آنرا انتخاب میکنند چه کسانی و در چه سطحی از فهم و شعور و آگاهی هستند ؟


ولی میدانم که این مطلب را در هیچ کجای دنیا بصورت شعر در نمی آورند و جز مطالب درسی دانش آموز چاپ نمیکنند , بلکه این کار با هماهنگی معلم تربیتی و والدین بصورت خانوادگی مورد بررسی قرار میگیرد .


 آخه ای جماعت ابله , ای نفهم های از خدا بی خبر ( ..و کون و شوشول ) بچه  یک گنج بی نظیر و با ارزشه , یا مغز یک انسان که شما دارید با این مزخرفات آنرا پر میکنید و به گند میکشید؟

چرا تمام هوش و حواس بر سر کلاهک این عضو تمرکز پیدا کرده و جمع شده و تمام افکارتان پیرامون شکاف و یا گنبد آن متمرکز شده و پرواز میکند ؟


  واقعا خاک بر سرتان با این طرز تفکر احمقانه و مخرب تان که قدرتی خدا هیچ کار تان به آدمیزاد نرفته و درست و حسابی نیست , خاک بر سر همه تان ...  

هیچ نظری موجود نیست: