دوشنبه، شهریور ۰۹، ۱۳۹۴

آقای مصباح یزدی ما که نمیدانستیم چه باید بکنیم ؟

             آقای مصباح یزدی ما که نمیدانستیم چه باید بکنیم ؟


به گزارش گروه دریافت خبر خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، آیت الله محمد تقی مصباح یزدی در دیدار دانشجویان بسیجی استان مازندران در موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) قم گفت : هر کسی دین اسلام را پذیرفت، باید بداند این قبول کردن هزینه هم دارد و هزینه کردن آن جانی و مالی است و باید برای این اعتقاد جان خود را فدا کرد.

جناب آقای مصباح یزدی با این  حرف شما  برای من و امثال من چند مشکل پیش می آید که امیدوارم همانطور که خودتان را قیم اسلام و مسلمین میدانید آنقدر شرف و فهم و شعور داشته باشید که به این پردسش ها هم پاسخ بدهید.


یک : در کجای قرآن بصورت شفاف چنین چیزی که گفتید آمده و بر آن تاکید شده است ؟


دو :  آیا من که به خاطر مسلمان بودن پدر و مادرم بطور اتوماتیک مسلمان شدم هم مشمول پرداخت این هزینه میشوم ؟


سه : من چنین چیزی را نمیدانستم و نمیخواهم چنین هزینه ای بکنم , تکلیف من چیست ؟


چهار : آیا من که نمیدانستم و نمیخواهم برای این اعتقاد جان خود را از دست بدهم , میتوانم از اسلام انصراف دهم و مسلمان نباشم ؟


پنج : چرا شما که به اسلام اعتقاد دارید در زمان جنگ حضوری در جبهه ها نداشتید و برای اعتقاد خودتان هزینه نکردید ؟


شش : آیا اسلام که چنین هزینه هائی را به آدم تحمیل میکند , برای کسانیکه مایل به پرداخت این هزینه نیستند راهکاری ارائه کرده است ؟


هفت : آیا قبول این هزینه را میتوان مشروط به اجابت درخواستی از جانب مشمول به این هزینه کرد ؟


اگر چنین باشد من  یک درخواست از شما میکنم و سپس به شرط آنکه درخواست من اجابت شد تمام هزینه های گفته شده شما را در مورد اسلام را متقبل میشوم و میپذیرم.


جناب آقای مصباح یزدی شما که رئیس و سرپرست موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی ( ره ) هستید و بودجه هجده میلیاردی آنرا امسال به بیست و یک میلیارد افزایش دادید و گرفتید اگر  یک عکس , فقط یک عکس از خودتان در کنار خمینی به من نشان دهید , من تمام و کمال حرف شما و هزینه های مربوطه را قبول میکنم و می پذیرم ...


چون مطمئن هستم که چنین عکسی را ندارید یک آوانس هم به شما میدهم , شما یک عکس خودتان را در شعاع صد متری محل ایستادن و یا نشستن خمینی در هر مکان و در هر زمانی هم به ما نشان دهید قبول داریم و میپذیریم ...
من الله التوفیق   


 
 

یکشنبه، شهریور ۰۸، ۱۳۹۴

دو ( جنتی ) زاده و این همه تفاوت ...!

                      دو ( جنتی ) زاده و این همه تفاوت ...!



قربون خدا برم , دو تا داداش و این همه اختلاف ؟

خمیر یکی , تنور یکی , نانوا یکی و این همه تفاوت ؟


نمیدونم شما مصاحبه با حسن پسر نجار نمیر المومنین احمد جنتی را دیدید و خوندید یا نه ؟


( تعجب نکنید , در همه چیز استثنا وجود داره بنابر این بودن یک فرد شرافتمند و زحمتکش و مردم نیازار در خانواده جنتی هم چیز عجیبی نیست و یک استثناست !!)


منبع :  http://www.entekhab.ir/fa/news/222989/%D9%81%D8%B1%D8%B2%D9%86%D8%AF 


من دیروز خوندم ولی امروز تو سایت ایسنا چشمم به مصاحبه با این یکی پسر نمیرالمنین علی شون افتاد که داشت از کارکرد دو سال وزارتش در ارشاد میگفت و میبافت ...


منبع : http://www.isna.ir/fa/news/94060804793/جنتی-از-تمام-عملکرد-دو-ساله-اش-گفت 


ولی یک لحظه نگاه کردم و دیدم قدرت خدا را ببین , این دو تا با هم برادر هستند و اصلا در هیچ موردی با هم برابر نیستند و زمین تا آسمون با هم تفاوت دارند!!


یه نگاه به عکس هر دو بکنید:



ولی از هر زاویه و از هر منظری که نگاه کنیم میبینیم حسن نجار جنتی یک سر و گردن که هیچی یه کف پا تا فرق سر از علی ارشاد جنتی سرتر هست و اصلا سگش به علی شرف داره...!


قیافه حسن نجار هر چند دور از جونش شبیه باباش هست ولی مردونه و جاافتاده و سینه سوخته هست اما  قیافه علی ارشاد  مثل بادمجون وارفته میمونه و معلوم نیست به کی رفته ؟


حسن نجار جنتی هر چند بلا نسبت و دور از جونش قیافه اش به پدرش رفته ولی معلومه که آدم شریف و زحمتکشی هست و انگار سر سفره پدرش نشسته و نخورده که مثل علی ارشاد جنتی  و باباش حروم لقمه بشه!


حسن نجار جنتی داره نون بازو و زحمت و فن و هنرش را میخوره ولی علی ارشاد جنتی  جا پای باباش گذاشته و نون را تو خون مردم میزنه و میخوره ...


حسن نجار جنتی معلومه با غیرت هست و روزگار بهش فشار آورده و پیر شده ولی معلومه علی ارشاد جنتی که یکسال هم ازش بزرگتره مثل سیب زمینی بی رگ و بی غیرت هست و هنوز موهاش هم سفید نشده و آخ هم نگفته !


حسن نجار جنتی نه تنها دزد نیست بلکه بنده خدا وانت قراضه اش را هم دزدیدند ولی علی ارشاد جنتی  و باباش دزدهائی هستند که بزرگترین دزدی آنها پنهان کردن حقایق و دزدیدن خوشبختی مردم هست .


حس نجار جنتی مثل آدم هر چیزی را که نمیدونه میگه نمیدونم و دروغ نمیگه مثل :


[[   توی این گرانی و تورم چکار می کنید؟
هر کاری مردم می کنند. ما کاری نمی توانیم بکنیم. من معتقدم مسوولان و رجال مملکت باید جلوگیری کنند که نمی کنند. این نتیجه بی تعهدی مسوولان است.]]


((توجه داشته باشید که پدر و برادر ایشان جز مسولان تراز اول کشور میباشند !!))

ولی علی ارشاد جنتی این پدر کذابش دروغ میگه , مثل :


[[ علی جنتی همچنین بیان کرد: تلاش می‌کنیم در چارچوب قانون عمل کنیم. قانون در مواردی محدودیت‌هایی را ایجاد کرده است که باید آن‌ها را رعایت کرد. تلاش می‌کنیم همه کسانی که حرفی برای گفتن یا نوشتن دارند بیایند و ابراز کنند. البته این ابراز کردن باید در چارچوب قانون باشد]]


که فقط در مورد کنسرت ها ما دیدیم که چقدر مقید به قانون هستند !!


ولی در کل , حسن جنتی پسر احمد جنتی هم میتونست مثل برادرش یا همه آقازاده های دیگه باشه ولی نشون داد که شرف داره و یک لقمه نان خالی را به صد گوشت گنده شکار تازی ترجیح میده و براش اهمیت بیشتری داره و میگه :


[[  چرا باور نمی کنند پسر یک مسوول عالی رتبه مثل بقیه مردم امرار معاش می کند؟
    خب! حتما از آقازاده ها چیزهایی دیده اند و شنیده اند. ما فعلا با این کارها از قافله عقبیم (با خنده)!


الحمدلله صد هزار مرتبه شکر مشغول به این کاریم. ]]

و یا :


[[ برای خودتان تابحال چه سفارش هایی انجام داده اند؟ وامی؟ پروانه ای؟
هیچی. مثلا خود من از ابتدا تا آخر دنبال کار ساخت خانه ام بودم و خودم ساختم. توی این مدت هم پی ام را در آوردند و خیلی اذیت کردند.]]


ولی علی ارشاد جنتی از قافله عقب نیست و  زمانی استاندار خوزستان بود و بعد استاندار خراسان شد و مدتی هم سفیر ایران در کویت بود. الان هم وزیر است و معلوم نیست خونه اش کجاست و چقدر و از کدام توبره میخوره و میگه :


[[  ما عناصری داریم که دل در گرو اسلام و انقلاب دارند و تلاش می‌کنند با ابزارهایی که در اختیار دارند ارزش‌های انقلاب را تقویت و تحکیم کنند. یکی از وظایف ما تقویت این جبهه و عناصر مومنی است که تلاششان در این جهت بوده است. گروه دیگری هم هستند که شاید در این حد برای مسائل ارزشی انگیزه نداشته باشند]]


که همه ما با اوج انحطاط فرهنگی و اخلاقی حاکم در جامعه امروزه ایران باید بفهمیم منظور علی ارشاد جنتی از تقویت عناصر  , کدام اراذل و اوباش و کدام ایران ستیزانی هستند !


بد نیست بدانید که یکی دیگر از پسران نمیرالمومنین احمد جنتی بنام حسین جنتی عضو مجاهدین خلق بود و در همان اوایل انقلاب کشته شد...


حالا خودتان حدس بزنید و بدانید که در خانه احمد جنتی از نظر تربیت بچه ها چطور سگ میزده  و گربه میرقصیده که هر کدام  یه جور و کاملا متفاوت بار آمدند!
 



              

 




 

چرا مردم ایران و عراق عصبانی ترین مردم دنیا هستند ؟!

           چرا مردم ایران و عراق عصبانی ترین مردم دنیا هستند ؟!



مردم ایران و عراق پس از کسب مقام غمگین ترین مردم جهان در سال گذشته توسط موسسه نظر سنجی گالوپ  , بار دیگر مشترکا به کسب مقام عصبانی ترین مردم در نظر سنجی امسال این موسسه شدند و به این افتخار نائل آمدند .


[[ ایرانی‌ها و عراقی‌ها «عصبانی‌ترین» مردم جهان به شمار می‌آیند. ۴۹ درصد پاسخ‌دهندگان این دو کشور گفته‌اند که به تازگی عصبانی شده بودند. بر اساس نظرسنجی موسسه گالوپ، مردم ایران در کنار عراقی‌ها «عصبانی‌ترین» مردم جهان به شمار می‌آیند. در نظرسنجی این موسسه آمریکایی که نتایج آن جمعه ششم شهریور در نشریه ایندیپندنت منتشر شده، این هم آمده که مردم عراق، ایران و کامبوج، دارای بالا‌ترین میزان «تجربه‌های منفی روزانه» در جهان نیز هستند.]]


منبع خبر :
http://www.radiofarda.com/content/f14_gallup_iranians_most_angriest_people_in_world/27215994.html


آخه مسئولان و برادران محترم موسسه نظر سنجی گالوپ ,

قربون اون نظر سنجی هاتون برم که با صد من عسل هم نمیشه داد پایین ...


آخه فدای اون آمار هاتون بشم که بدتر ما رو عصبانی و عصبانی تر میکنه ...


نه , خودتون بگین ؛


شما اگه بجای ما  بودید و رئیس جمهورتون توهم سردار قادسیه شدن بسرش میزد و یا رهبرتون هوس به قدس رفتن از راه کربلا رو میکرد و به خاطر همین هشت سال میجنگیدید و همدیگه رو میکشتین و کشور خودتون را ویران میکردید و جوانهای خودتون را به کشتن میدادیدو آخرش میفهمیدی که همه اینها کشک بود و هشت سال موش آزمایشگاهی کشورهای سازنده تسلیحات جنگی بودی و هر چی نفت برکت خدا را فروختی رو هم بردی و پولشو تو جیب همونها ریختی ...عصبانی نمیشدی ؟


نه , خدائی اگه وجدان دارید , خودتون بگین ,


شما اگه بجای  ما بودید و این جنگ احمقانه تمام میشد ولی جای اینکه مقصرین آن دادگاهی شوند , بانیان همان جنگ مردم کشورتو با شیمیائی میکشتند  و یا چند هزار جوان زندانی را در زندانها قتل عام میکردند و دو قورت و نیمشون از مردم باقی بود ...عصبانی نمیشدی ؟


نه , تو رو به حضرت عباستون خودتون بگین,


شما اگه بجای ما بودید و امید داشتید که جنگ تموم میشه و وضعیت بهتر میشه و خیال میکردید که بعد از هشت سال بدبختی هاتون تموم میشه و میتونی چند صباحی را در آرامش جون بکنی ولی نه تنها اینطور نشه که بعد از ۲۵ سال از اتمام جنگ وضعت خراب تر از اون زمان بشه و و اصلا کاری بکنند که حسرت اون زمان را بخوری...
عصبانی نمیشدی ؟



نه , اگه آدم هستین و انسانیت سرتون میشه , خودتون بگین ؛


شما اگه بجای ما بودید و با این همه مصیبت ها امیدوار بشی که امریکا میخواد بیاد و شما رو نجات بده و حتی از شروع یک جنگ دیگه خوشحال بشی ولی یارو بیاد ده سال نفت تون رو مفت ببره و آخرش هم شما به آغوش جانورانی بنام داعشی ها بندازه و خودشو کنار بکشه ...عصبانی نمیشی ؟


یا شما اگه بجای ما بودید و بعد از سی سال شیطان بزرگ و و محور شرارت گفتن و پیام نوروزی برای مردم بزرگ ایران فرستادن , درست همون وقتی که همین مردم بزرگ بلند شدند و داد میزنند ( با اونائی یا با ما ؟) و درست در اوج بحبوحه همون شیطان بزرگی که خیلی ها بهش امیدوار بودند سی هزار نیروی خودشو از بغل گوش محور شرارت خارج بکنه و حالا هم به هوای مذاکرات اتمی با هم کنار رودخونه قدم بزنند و دل بدهند و قلوه بگیرند و مردم بزرگ ایران را به ت...ش هم حساب نکنه ...عصبانی نمیشدی؟


نه , خدا وکیلی خودتون بگین ؛


شما اگه بجای ما بودید و میدیدی که کشورت را یه مشت آفت و انگل بنام آخوند (( که شما ها خیلی دوستشون دارید و قدیم ها در پشت پرده با کیک و انجیل و یا موشک و وینچستر طلاکوب باهاشون مغازله  و زد و بست میکردید ولی حالا علنی دست انداختن گردن هم و با هم سلفی میندازین و فردا تو مجله چاپ میکنید )) یک جا و یک ملت را به اسم بردن به بهشت زورکی و با چوب و چماق و توسری و روسری و جای دیگه و یه ملت بدبخت دیگه رو به اسم دفاع از حرمین شریفین و کمک با آمپول  تقویتی سردار سلیمانی  بیچاره میکردند و به خاک سیاه مینشوندند و هر وقت هم ملت ها شون قصدی کردند که نجات پیدا کنند به بهانه تحریم و بمب اتمی و مواد شیمیائی و حقوق بشر و سازمان امنیت و سازمان ملل و اینا  بهشون فشار آوردند و بدتر  آنها را در تنگنا گذاشتند و در اصل با همین آخوندها همکاری میکردند...عصبانی نمیشدی ؟


اگر بگی نه عصبانی نمیشدم که  دروغ میگی و به گور پدرت میخندی ...


ولی مطمئن باش اگه جای ما بودی عصبانی که هیچی میزدی و خودتو نفله میکردی...


در حالیکه ببینید تازه ما چقدر امید داریم و خوشحال هستیم که میخواهیم با قایق پلاستیکی و پاسپورت جعلی فرار و مهاجرت بکنیم و بریم امریکا گرین کارت بگیریم... !!!؟






                 

 

جمعه، شهریور ۰۶، ۱۳۹۴

ای خدا , خیلی از بابت نعمت بزرگ ولایت شکر گزاریم

         ای خدا , خیلی از بابت نعمت بزرگ ولایت شکر گزاریم




از آنجاییکه  عبدالله حاج صادقی، جانشین نماینده ولی فقیه در سپاه گفته که

«باید مردم ایران اسلامی همواره شکرگزار نعمت بزرگ ولایت باشند.»

بدینوسیله بنده هم مراتب شکر گزاری و تشکر رسانی و شکر افشانی و متشکرم نمائی و شکر گوئی را به درگاه خداوند و بیت ولایت  ابراز میدارم .


ای خدا جان , از شما بسیار ممنون و متشکر و شکرگزارم که نعمت بسیار بزرگی بنام ولایت را برای ما ساختی و تهیه کردی تا بتوانیم پس از انفجار نور و یک انقلاب شش ماهه شخصیتی همه کاره بنام شاه را که تاج الماس بر سر میگذاشت و ردای زربفت بر شانه می انداخت و به چند زبان حرف میزد اوامر ملوکانه میداد و مدعی سایه خدا بود را سرنگون و شخصیتی بنام آخوند که دستاری بنام عمامه بر سر میبست و عبائی بر دوش می انداخت و فارسی را هم درست نمیتوانست حرف بزند و حکم حکومتی میداد و اصلا اسمش هم روح خدا بود و از همه مهمتر عکسش هم در ماه افتاده بود را جایگزین آن کنیم!


و از برای این نعمت بزرگ و گنده و درشت که لطف کردی شبانه روز از تو متشکر و شاکر و شکر گزار هستیم و باشیم ...


تا همچنین بتوانیم زیر شعار (( همه برای یکی و یکی برای همه )) غم از دست دادن شاه و نفر پرستی را از دل بزدائیم و با رنگ و لعاب دینی همچنان به دستبوسی  و مجیز گوئی و پاچه خواری مشغول باشیم تا جاییکه که نشیمنگاه ایشان را متبرک و تبدیل به قدمگاه و بقعه متبرکه بنمائیم...!




[[ بگو ای کسانیکه انقلاب از خودتان در کرده اید همانا بدانید پاک و منزه و باهوش و دانا هست خدائی که فهمید مردم مملکتی بعد از ۲۵۰۰ سال پادشاهی و حکومت فردی نیاز حتمی و مبرمی به نعمت بزرگ ولایت مطلقه فقیه دارند که بودنش از چوپان بر گله گوسپندان واجب تر است , پس همانا این خدا خیلی عالم و بصیر و کاردرست میباشد. ]]


پس ای مردم ایران اسلامی و ای ملت انقلابی نفر پرور و ای امت همیشه در استبداد , بروید یک لقمه نان بخورید و صدهزار مرتبه شکر خدا کنید که نعمت بزرگی مثل ولایت دارید , پس معطل نمانید و تیز و بز بروید و حالشو ببرید ... 




اما , و اما ؛ 


 ای مقام عظمای رهبری ای نعمت بزرگ ولایت , من از شما هم متشکرم و همواره شکر گزارم که ؛


خیلی سالم و عالم و مدیر و مدبر و فرزانه و فتانه و بصیر و نصیر و مکار و غدار و شهد و شور و شوق و اشتیاق و شمع محفل شبانه شب شعر آورین , آورین بیت ولایت هستی...


من متشکرم و همیشه بابت دادن بصیرت به این امت بی بصیرت شکر گزار هستم ...
من بابت این همه دشمن سازی و دشمن شناسی و دشمن گوئی و دشمن تراشی و دشمن نمائی شما از جنابعالی متشکر و به درگاه خدا شکرگزارم ...


من بابت آن معامله که جسم ناقص و ته مانده آبروی خودتان را دادید و و به جایش آن نتیجه انتخابات را گرفتید و حتی شیشه نوشابه های کهریزک  را هم به بدعت گزاران و سران فتنه نسبت دادید متشکر و شکر گزارم...


من بخاطر این همه حمایت و توجه و بزرگتری و پدری کردن شما برای طفل معصوم سعید مرتضوی , که هر کاری بکند و خطائی از او سر بزند و رشوه بدهد و اختلاس کند و پول  بالا بکشد و خبرنگار بیگناه بکشد هم با اشاره ابروی پرپشت شما دادگاه های او غیر علنی و پرونده او ماستمالی میگردد و گناه و جرم او به خدمت تبدیل میشود متشکر و شکر گزارم ...


من برای پایین کشیدن فیتیله اختلاس ها و جلوگیری از کش ش ش ش ش ش ش  دادن قضیه آن و ماله کشیدنش از شما متشکر و کمی به خدا شکر گزارم ...


من بخاطر لطف شما در مورد مذاکرات و نشست هائی که شما پیش پیش فرمودید هیچی نمیشود و این کارها به جائی نمیرسد...!؟؟

 ولی یواشکی با جواد و حسن به آن جائی که میدانید و میخواستید رساندید واقعا متشکرم و شکر خدا را کیلو کیلو میگزارم...


و در آخر ای نعمت بزرگ  ولایت , ای مقام شامخ کفایت , ای چراغ و نور هدایت , ای قائم بر ذات دلالت , من یک متشکرم مخصوص برای شما و یک شکرگزاری دونونه خیلی خاص به خداوند از بابت آن (( نظری )) که به (( نظر )) محمود احمدی نژاد نزدیک و از (( نظر)) اکبر آن یار قدیمی دور و به (( نظر )) من هیچکس هم نفهمید آن (( نظر )) چه (( نظری )) بود ...؟! را که سبب شد تاکنون هیچکس جرات نکند پیگیر هاپولی شدن آن ۸۰۰ میلیارد دلار پول نفت بشود گردید !


و چنان آن (( نظر )) گندی بر کشور زده  که حتی حسن هم از عهده پاک کردنش برنیامده بکنم و دست مریزاد بگویم .خدایا شکرت ...!   

             
بصیرت شما نورانی , فرزانگی شما متعالی و دشمنان فرضی شما زیاد و سایه سنگین ولایت شما بر سر سگان و کفتران  و کفتاران ولایت مستدام باد



          

 

چهارشنبه، شهریور ۰۴، ۱۳۹۴

جمهوری اسلامی معتادان را با طناب دار میکشد و ورزشکاران را با وعده و وعید !

 جمهوری اسلامی معتادان را با طناب دار میکشد و ورزشکاران را با وعده و وعید !

            

فکر نکنید بخاطر مرگ بیت الله عباسپور جوگیر شدم و بیخود نظام مقدس جمهوری اسلامی را  متهم میکنم , نه اصلا اینطور نیست و فقط کافیست به سر تیتر خبرهای سایت های داخل کشور در چند ماه اخیر که در دنباله این مطلب جمع آوری کرده و آوردم نگاهی بیاندازید تا بدانید این نه یک اتهام بلکه یک حقیقت مسلم است ...  

تقاطع: حسین فریدون، برادر و دستیار ویژه حسن روحانی، با حضور بر بالین بیت‌الله (بیتو) عباس‌پور، وعده داد که دولت، تمام هزینه‌های درمان او را پرداخت کند اما تنها بدن‌ساز ایرانی راه‌یافته به مسابقات “مستر المپیا”، در آخرین روزهای تیرماه امسال در یک گفتگوی تلویزیونی که روی تخت بیمارستان انجام شد، فاش کرد که بعد از پنج عمل جراحی در چند ماه گذشته، هیچ کمکی از دولت برای پرداخت هزینه‌های سنگین درمانش دریافت نکرده است.



محسن پودنکی قهرمان قمی کشتی فرنگی ایران ،  محسن در خانه افتاد تا وعده و وعیدها آغاز شوند. او باید برای معالجه معاینه می شد. پروفسور سمیعی در یکی از سفرهایش به تهران از محسن دیدن کرد و تشخیصش این بود توموری وجود ندارد اما افزایش عفونت شرایط را حسابی خراب کرده است. محسن باید به خارج از کشور منتقل می شد و نیاز به کمک مالی داشت. از محمدرضا طالقانی تا حمید سوریان و فدراسیون کشتی گرفته تا مسئولان استانی. همسر بینوای این قهرمان جوان همه جا رفت و از همه وعده های زیادی شنید. او قرار بود منتقل شود به آلمان. تیم فوتبال هنرمندان برایش در قم بازی کرد و گفتند 250 میلیون برایش جمع شده. با این وجود باز هم خبری از پول نبود. گفتند از این 250 میلیون ، چک 135 میلیونی اش در اختیار خانواده پودنکی قرار می گیرد و باز هم هیچ خبری نشد !

   「‫محسن پودنکی‬‎」の画像検索結果        「‫محسن پودنکی‬‎」の画像検索結果

به گزارش مشرق، رامین صفویه تنها دارنده مدال طلای المپیک جودو به علت مشکلات مالی، ورزش قهرمانی را کنار گذاشته است و در حال حاضر با مشکلات مختلفی دست و پنجه نرم می‌کند.



عاقبت تلخ قربانی «بابک قربانی»؛خودکشی قهرمان کشتی فرنگی در زندان کرمانشاه ...

عکس تاسف بار مهدی صادق‌پور قهرمان ایران مشغول کار باربری و حمالی است در گرمای ۵۰ درجه شارجه .لعنت به من که زندگیم را روی ورزش گذاشتم دوست دارم اونقدر شِر کنید این عکسو شاید به دست مسئولان در خواب رفته برسد و برای دیگر قهرمانان ...

「‫مهدی صادق‌پور‬‎」の画像検索結果

محمد جمالي جودوکار وزن 90 کيلوگرم تيم ‌ملي يکي از همين افراد است. او به دليل ضعف مديران فدراسيون جودو ورزش را کنار گذاشته است. جمالي اظهار داشت که در شهرري به مسافرکشي مشغول است. اين جودوکار 26 ساله حتي فاش مي کند که لباس هاي جودويش را به دليل مشکل مالي فروخته است.



و یا :

قهرمانان ایرانی با پرچم جمهوری آذربایجان در المپیک اروپایی باکو ۲۰۱۵ نکته جالب‌توجه اينجاست که تيم ملي تکواندوي آذربايجان با مربيگري رضا مهماندوست، سرمربي.....


که این هم یک نوع مرگ قهرمانی و سبب سرافکندگی و شرمندگی میباشد است !


از کدام یک بنویسم و عاقبت کدام یک را بگویم ؟

از کشتي گيري بگوييم که فلافل مي فروشد؟

از قهرمان سابق پرورش اندام بگوئيم که بساط آبميوه فروشي کنار خيابان دارد؟

 از قهرمان بوکس بنويسيم که پادوي يک مغازه فست فود است؟

براستی چه کسی برای جمهوری اسلامی و آخوند ها ارزش دارد ؟

فقط میتوان گفت در جمهوری اسلامی معتادان را با طناب دار و در انظار مردم و با بوق و کرنا میکشند و بر دار میکشند و قهرمانان و  و ورزشکاران را در سکوت و تنهائی و با وعده و وعید جان به سر میکنند و به دیار باقی میفرستند ...  

این عکس ماهواره ای از دریاچه اورمیه را هم حتما ببینید !

   این عکس ماهواره ای از دریاچه اورمیه را هم حتما ببینید ! 



تا کنون عکس ها و تصاویر زیادی در مورد خشک شدن دریاچه اورمیه دیده اید اما عکس فوق آخرین و جدیدترین عکس از دریاچه اورمیه میباشد که توسط ماهواره گرفته شده با تمام عکس های دیگر تفاوت دارد و حاوی نکته بسیار ظریفی هست که درد خشک شدن این دریاچه را صد چندان میکند ...

همانطور که در عکس میبینید آن شوره زاری که مقداری گنداب در وسط آن مانده زمانی اسمش دریاچه اورمیه بود ولی درست کمی آنطرف تر دریاچه وان ترکیه دیده میشود که زنده و سرحال و پر آب تنها در چند کیلومتری ( فکر نمیکنم مسافت هوائی آن به صد کیلومتر هم برسد ) مشغول خودنمائی و جذب توریست و ایجاد اشتغال و درآمدزائی برای ترک ها است!

با دیدن این عکس من فکر نمیکنم که فقط کمبود بارندگی سبب خشک شدن دریاچه اورمیه شده باشد و حتما بی لیاقتی و بی کفایتی ( یا شاید هم توانائی در اجرای دستورات ) مسئولان جمهوری اسلامی در از بین بردن زمینهای زراعی و خاک زرخیز آذربایجان و تبدیل آن به شوره زار و بلوچستانی دیگر , بی تاثیر و کم تاثیر نبوده ...!!
 

دوشنبه، شهریور ۰۲، ۱۳۹۴

"سی هزار" روستا در ایران خالی از سکنه شده است...

      "سی هزار" روستا در ایران خالی از سکنه شده است...


این نوشته بسیار خواندنی از مزدوران قلم بدست صهیونیست و نوکران و ایادی استکبار و خارج نشینان بی درد نیست , بلکه از داخل ایران و از آقای  جواد نوروزی مقدم/روزنامه نگار میباشد که حقیقت وضعیت موجود را به ساده ترین و شفاف ترین نحو ممکن بیان کرده است .

باشد تا برادران ارزشی و حزب الهی ها و ریشو های بیشعور با خواندن آن تکانی به مغز خود بدهند و چشم بر حقیقت بگشایند ...


سیاستهای نابخردانه "چپ" و "راست" و "میانه" در کشور موجب شده در دهه‌های اخیر "سی هزار" روستا در ایران خالی از سکنه شود آن وقت خیلی ها بر سر مسائلی ناچیز صورت هم می خراشند و برچسبها نثار هم‌ می کنند.

وقتی نمیدانیم به کجا می رویم شکست و پیروزی بی معناست .


گروهی گروهی دیگر را دلواپس می نامند و گروهی گروهی دیگر را فتنه گر و بخشی دیگر را ساکت فتنه.

یکی می شود خائن دیگری می‌شود خادم.

عده ای با بصیرتند شماری دیگر بی بصیرت.

هر وقت کم می آوریم استکبار جهانی را نشانه می رویم و همه چیز را به دشمن احاله میدهیم و انگشت اتهام هیچ وقت به سوی خودمان متمایل نمی‌شود.

دغدغه خیلی‌ها به ویژه رسانه ملی می‌شود زندان رفتن مهدی هاشمی تا شاید به قول برخی دیگر، زهره چشمی از پدرش ستانده شود.

دغدغه خیلی دیگر هم میشود مذاکرات هسته‌ای و جشن بعد از مذاکرات به منظور حصول نتایجی که هنوز معلوم نیست.

برخی شادند چون اصلا" نتیجه مذاکرات مهم نیست.

مهم آن بوده که پوزه دسته و جریانی دیگر بر زمین مالیده شود.

بعد هم کسانی که عمیقا" به توسعه به مفهوم غربی کلمه اعتقاد دارند ژستی استکبارستیزانه به خود میگیرند و می گویند ما در برابر غرب کرنش نکردیم و در میز مذاکرات، غرب را شکست دادیم.

کدام شکست کدام پیروزی؟

چرا به مردم آدرس غلط می دهیم؟

وقتی نمی دانیم به کجا می رویم دغدغه برخی ائمه جمعه می شود چرایی برگزاری فلان کنسرت یا سرعت اینترنت و فیلترینگ یا عدم فیلترینگ شبکه های اجتماعی یا حجاب اختیاری یا اجباری!

یکی دیگر از روستائیان در قهوه خانه از مطالبات کشاورزان چای کار می گفت و
می گفت پول برداشت اولش را هنوز دریافت نکرده است.

خواستم به او بگویم این مملکت برای امثال تو نیست.

این مملکت برای شهروندان است!

اصلا" حقوق روستاوندی معنا ندارد.

منشور حقوق شهروندی مسئله ماست.

شما دهاتی‌ها اصلا" به حساب نمی آیید.

این مملکت برای کسانی است که برنج و چای و اجناس خارجی وارد میکنند و تا اذا بلغت الحلقوم خون ملت را می مکند و بعد هم ژست و فیگور غرب ستیزی و مبارزه با استکبار جهانی به سرکردگی امریکا به خود میگیرند.کدام دشمن؟

کدام استکبار؟

ایران، امروز خود بی رحمانه تمام ظرفیتهای بومی موجود را نشانه رفته و هدر می‌دهد.

داریم از درون تهی می شویم ولی فقط رجز می خوانیم و از ایران 1404 سخن می گوییم و تطبیق برنامه‌های فرهنگی، اقتصادی، عمرانی با سند چشم انداز توسعه و یا الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت یا تحقق گفتمان اعتدال یا اصولگرایی و یا جامعه مدنی!

روستاها روز به روز خالی از سکنه می شوند و شهرها روز به روز بی هویت و در نتیجه انبوهی از جمعیت مصرف کننده شهری و بازاری برای فروش واردات و رواج مصرف گرایی و بی هویتی و مرگ فرهنگ‌های بومی و محلی و اقتصاد ملی.

رفتم به روستای سرسبز پدری یعنی روستای خرمکش شهرستان شفت در گیلان.


مدرسه روستا چهار کلاس دارد اما فقط با پنج دانش آموز.

در قهوه خانه روستا، یکی از روستائیان که اخیرا" به شهر مهاجرت کرده میگوید من و همه دوستانم رفتیم و در شهر زندگی میکنیم.

می گفت اگر در روستای خودم 700 هزار تومان درآمد داشته باشم حتما" می ماندم و فرزندم را به همین مدرسه می بردم.

منبع : http://www.parsine.com/fa/news/251109/سی-هزار-روستا-در-ایران-خالی-از-سکنه-شده-است
 

یکشنبه، شهریور ۰۱، ۱۳۹۴

شورای نگهبان , مخزن متراکم حماقت یا مکان خدایان سیاه بازی ؟!

 شورای نگهبان , مخزن متراکم حماقت یا مکان خدایان سیاه بازی ؟!


آیا  تابحال به عملکرد شورای نگهبان دقت کردید و از خودتان پرسیدید : چطور این شورا فقط سه رئیس جمهور منتخب دوره های آخر را  تایید و تعیین صلاحیت  کرده ولی با همه آنها  مشکل پیدا کرده است؟!!

(( توجه داشته باشید زمانیکه شورای نگهبان کسی را تعیین صلاحیت میکند یعنی او را هم رقمه از فیلتر گذراندند و صددرصد او را قبول دارند و سلامت و شایستگی و سرسپردگی و صلاحیت او را تایید میکنند ))


 خودتان کمی دقت کنید :


سید محمد خاتمی را تعیین صلاحیت کردند  و ۸ سال رئیس جمهور شد ولی حالا میبینیم حتی نشان دادن چهره او هم ممنوع میباشد و جرم محسوب میگردد !


محمود احمدی نژاد را تعیین صلاحیت کردند  و او هم ۸ سال رئیس جمهور بود ولی حالا از آوردن نام او هم اکراه دارند و از او برائت میجویند و حمایت و روابط خود را با او کتمان میکنند !!


و حالا هم با حسن روحانی که او را هم  تعیین صلاحیت کردند و ۲ سالی از ریاست جمهوری او میگذرد کل انداختند و با او یکه به دو و او را تهدید میکنند !!!


(( و بد نیست بدانیم که میرحسین موسوی و مهدی کروبی را هم این شورا تعیین صلاحیت کرد ولی آنها بعد از ۳۰ سال انقلابی بودن یکهو تبدیل به سران فتنه شدند و آنها را ناپدید کردند و اینک بسیاری از اعضای آن خواستار اعدام آنها میباشند!))


خوب بگو مرض دارید چنین کسانی را تایید و تعیین صلاحیت میکنید که بعد به دردسر بیفتید و آنها را لعن کنید؟!




این رفتار شورای نگهبان با کسانی که خودش پس از تائید و تعیین صلاحیت نموده در هر صورتی تف سربالا میباشد و نشان از این دارد که این شورا ؛

یا محل  و مخزن متراکمی از افراد احمق و نفهم و  ندانم کار است که هر فردی را نفهمیده و نسنجیده و نشناخته تعیین صلاحیت میکنند و سپس با او مشکل پیدا میکنند و مشغول کوبیدن او میشوند...

 و یا جا و مکان خدایان فریب و سیاهبازی میباشد که با اینکارها مردم را سر کار میگذارند و سیاه ,میکنند تا به بقای خود و ادامه دهند و حقوق های میلیونی بگیرند و رانت های جدید پیدا کنند و از رانت های بدست آورده خود محافظت بنمایند!؟؟

بد نیست بدانید نبض و نظم جامعه و زندگی و معیشت مردم در دست افراد این شورا میباشد!!


بیایید یکبار این نهاد و وظایف این شورا را بطور خلاصه با هم مرور کنیم :


[[    شورای نگهبان قانون اساسی از جمله نهادهای نظارتی نظام جمهوری اسلامی ایران است، تمامی قوانین مجلس شورای اسلامی پیش‌از اجرا، به تأیید این شورا می‌رسد تا مغایر قانون شرع و قانون اساسی نباشد. تأیید صلاحیت نامزدهای تمامی انتخابات سراسری کشور به جز انتخابات شوراهای شهر و روستا نیز در حیطهٔ وظایف این شورا جای دارد.
این شورا از دوازده عضو تشکیل شده‌است که شش عضو از این دوازده تن فقهایی هستند که با حکم رهبر عزل و نصب می‌شوند و شش عضو دیگر حقوقدانانی هستند که با معرفی رئیس قوه قضاییه و رأی نمایندگان مجلس شورای اسلامی انتخاب می‌شوند. دبیر شورای نگهبان بالاترین مقام رسمی این شورا است و در حال حاضر احمد جنتی دبیر کنونی آن است.]] منبع ویکیپدیا






 

شنبه، مرداد ۳۱، ۱۳۹۴

یک حادثه‌ای در فرودگاه جده اتفاق افتاد ...!

              یک حادثه‌ای در فرودگاه جده اتفاق افتاد ...!



نگفتم , نگفتم اگر این آخوندها هستند که بخاطر منفعت حج  , تجاوز ماموران فرودگاه جده به نوجوانان ایرانی را ندیده میگیرند و میروند از متجاوزین عذر خواهی هم میکنند!

حالا که اینطور شد , پس لطف کنید اگر برای  دلجوئی و معذرت خواهی از ماموران متجاوز فرودگاه جده به پابوس آنها میروید ,  سوغاتی برای آنها یکی یک بسته ( کاندوم ) هدیه ببرید...


 تا خدائی نکرده دفعه بعد ماموران متجاوز یک وقت بیمار نشوند .


پس از گذشت چند ماه از سرشکستگی و آبروریزی در فرودگاه جده , دولت عربستان بخاطر عمل شنیع ماموران خود , نه معذرت خواهی رسمی کرد و نه خبری از دادگاه و حکم ماموران خاطی میباشد !


ولی با وجود این مطلب و همچنین بدگوئی های روزانه مسئولین عربستانی و قلدری و تهدید در مورد حمله نظامی به کشور ما آخوند  حجت‌الاسلام قاضی عسگر  نماینده ولی فقیه در امور حج و زیارت گفت:


[[
  به‌ خاطر حادثه جده، نباید حج را تعطیل کنیم ! یک حادثه‌ای در فرودگاه جده اتفاق افتاد و چقدر افراد خلاف دین ضد حج حرف زدند و به حج‌گزار توهین‌ها کرده و در شبکه‌های اجتماعی آن را منتشر کردند. ]]


منبع خبر : http://www.isna.ir/fa/news/94053017084/به-خاطر-حادثه-جده-نباید-حج-را-تعطیل-کنیم


جناب قاضی عسکر,  اگر برای معذرت خواهی به نزد مسئولین عربستانی و برای دلجوئی به نزد ماموران متجاوز رفتید دوتا از نوه های خودتان را هم بهمراه ببرید که اگر معذرت خواهی خشک و خالی را قبول نکردند اقلا دست پر باشید و .....


                               من الله التوفیق

 

پنجشنبه، مرداد ۲۹، ۱۳۹۴

پرسشی که ریچارد داوکینز باید به آن پاسخ دهد : اگر اشتباه کرده باشی چی؟

                                پرسشی که ریچارد داوکینز باید به آن پاسخ دهد



آقای ریچارد داوکینز شخص بسیار دوست داشتنی هست .

چون هم قیافه جذابی دارد , هم بخاطر حرف هایش , هم برای آنکه در کلامش اطمینان و باور موج میزند  و مهمتر از همه چون بسیار آدم با شهامت و شجاعی هست .


شوخی نیست , او با مخالفتی که با تمام ادیان دارد و کرده و بدتر از آن , اینکه خدا را هم رد کرده و میکند , باید هر روز صبح که از خواب برمیخیزد منتظر باشد  تا یک ارتدوکس یا کاتولیک یا پروتستان متعصب پرورده کلیسا و  فرستاده واتیکان و یا  یک یهودی افراطی صهیونیست ساخته دست خاخام ها بیت الحم  و فرستاده از اورشلیم و یا یک شهید مکتب وهابی یا تشیع سرخ ماموریت یافته از مکه  یا قم یا الازهر ویا حتی یک هندو و یا سیک افراطی از یک گوشه ای بپرد  بیرون و وظیفه شرعی و الهی خودش که مهدور الدم کردن آقای ریچارد هست را به انجام برساند و با این جنایت بهشت را برای خودش بخرد  و آقای داوکینز را خوراک کرمهای توی گور بکند  و او را به همان فرگشت داروینی که به آن  اعتقاد داشت بفرستد  و رهنمون بکند  !


و مطمئنا هردو آنها هم نامشان در تاریخ به ثبت خواهد رسید و دیگر قضاوت هم با طرفداران آنها هست و بس . 


این خطر از جانب خداباوران و دینمداران  را آقای داوکینز بسیار خوب میداند که آنطور توی دوربین زل میزند و آن پوزخند و زهر خند همیشگی که نشانگر آگاهی او از این مطلب هست را به لب می آورد.


 و با آن نگاه نافذش آنها  را به سخره میگیرد و نشان میدهد  که برای گفته خودش مانند اسلافش حتی از جانش هم گذشته و پای حرفش  ایستاده است !


    

ریچارد داوکینز حرفهای منطقی و مستدل و خیلی درستی میزند  .

حرفهای که هر آدم عاقلی را تکان میدهد  و به فکر فرو میبرد  ,


و همچنین منطق و استدلالاتی قوی و پرمایه دارد که هر متعصب کله خری را به سکوت وادار میکند  !


اینکه ایشان مخالف دین و خدا هستند بنظر من امری هست شخصی , درست همانند اعتقاد خداباوران و دینمداران به خدا و دین شان  .


ولی چیزی که برای من پرسش هست اینست که آیا ایشان میخواهند یک نظم ( که قبول دارم  نظم بدی هست ) بنام دین , که لااقل توانسته انسانها را کمی کنترل بکند  و از پراکندگی و آشفتگی نجات بدهد  را از بین ببرد و از میان بردارد ؟؟!


اما .....,


اما تصور کنیم که خواسته آقای داوکینز عملی بشود و به واقعیت تبدیل گردد  ...


آیا ایشان به بعد از آن  فکر کرده اند؟


آیا ایشان عواقب و نتایج کار خودشان را سنجیده اند ؟


آیا ایشان تصور میکنند که همه در سطح خودشان فکر میکنند و جهان را هم همانگونه میبینند ؟


آیا ایشان نمیتوانند تصور کنند که  دوباره یک مشت افرادی که نمیتوانند مثل او و در سطح او فکر بکنند و نیاز دارند که دیگران برای آنها  فکر بکنند و تصمیم بگیرند بوجود خواهند آمد و دور هم جمع میشوند و دوباره اولین شیادی که آنها را ببیند میشود اولین  پیامبر خدا !


و دوباره روز از نو و روزی از نو ...


آیا ایشان به این توجه نکردند که خیلی ها مثل او  آن شهامت و شجاعت را ندارند و دوست دارند و خوششان می اید که همیشه از یک  چیزی بترسند!


آیا او به این فکر نکرده که عامه مردم دوست دارند که چیزی برای پرستش داشته باشند , همانطور که نشان دادند در زمان نبود دین به گوساله پرستی و بت پرستی افتادند ؟!


آیا ایشان حتی یکبار هم پیش خودشان تصور نکرده اند که دیگر پیامبران هم مانند او بودند و همینگونه فکر کردند ولی به همان نتیجه باقی گذاشتن دین و به ریختن بدعتی جدید   رسیده اند و تیزترین آنها هم محمد بوده که با ختم نبوت فرصت پیامبر شدن را از ایشان گرفته اند ؟!


هر چند ایشان به  فروغ علم و پرتو دانش و اعجاز خرد دل بسته اند و امیدوارند ولی همانطور خودشان هم میدانند و گفته اند که ۴۰ درصد مردم ( آمریکا ) بر پایه گفتار کلیسا باور دارند که ده هزار سال از پیدایش انسان بیشتر نگذشته است !!


این از آمریکائی ها  ,  حالا  خودشان بیایند و بروند با داعشی ها یا متعصبین جنوب یمن یا کاربران ارزشی ایرانی گوگل پلاس سر وکله بزنند و گل بگویند و چون بلبل چهچه بزنند ...


آیا آقای داوکینز یکبار سعی کرده اند که بجای سخنرانی در دانشگاه ها بروند در پاکستان و در میان قبایل پشتون این صحبت ها را بکنند و نتایج آنرا ببینند ؟


و آیا آقای داوکینز نمیبیند و نمیخواهد بداند که بسیاری از انسانها جهل را دوست دارند واز جاهل بودن لذت میبرند و دوست ندارند به هیچ وجه از آن دست بردارند؟!


من فکر میکنم آقای داوکینز تابحال ریاست و فرماندهی و مسئولیت حفظ نظم و کنترل چند هزار یا چند صد هزار انسان را متقبل نشدند و بعهده نگرفتند !


بنظر من باید این آقای داوکینز را یکی دوسال رئیس یکی از زندانها بکنند ویا به او ریاست یکی از قبایل آفریقائی یا متعصبین مسیحی فیلیپینی یا همان قبیل پشتون را بدهند  تا ایشان کاملا بفهمند که یک من ماست چقدر کره میدهد و مطمئن هستم زمانی که خواست آنها را کنترل بکند , آنوقت میفهمد که دین به چه درد میخورد و خدا چه کارآیی دارد ؟!


یا چرا راه دو ر برویم , بیاییم سه سال ایام محرم ایشان را دعوت کنیم تا مسئول اسفند دود کردن یکی از تکایا یا هیئت ها بشود تا بفهمد که او در چه دنیائی هست و دیگران چه حالی میکنند  از قمه زدن و خون راه انداختن و گل مالی کردن و سگ شدن و واق واق کردن و کرم شدن و خزیدن هوس هوس کردن ؟!


البته آنچه که مرا واداشت تا چنین مطلبی بنویسم  در اصل این کلیپ و سوال درست یک دختر از آقای داوکینز و پاسخ وحشتناک ایشان به آن دختر بود ...!


آن دختر در کمال سادگی میپرسد :  آقای داوکینز اگر شما اشتباه کنید ؟


یعنی آنکه آقای داوکینز آیا تضمینی برای حرف خود دارید و مسولیت کسانی که به راه خود میکشید را قبول میکنید ؟


و داوکینز که کاملا پیداست جا خورده , کمی ته پته میکند و حرف را میپیچاند و در کمال تعجب بجای پاسخ دادن به این سوال اساسی و حیثیتی با خنده و شوخی آنرا به آن دختر بر میگردند و میگوید و اگر شما  اشتباه کنید؟!


و از زیر پاسخ به این پرسش کاملا بجا و درست میگریزد و طفره میرود ...!!


من قضاوت را به خودتان میسپارم : 


                    

چهارشنبه، مرداد ۲۸، ۱۳۹۴

اگر تو بیکار نبودی و در کشورت آرامش داشتی ...

            اگر تو بیکار نبودی و در کشورت آرامش داشتی ...



اگر در کشور خودت بیکاری غوغا نمیکرد ,

اگر در وطنت دارای ارزش و احترام بودی ,


اگر میتوانستی شغلی شرافتمندانه داشته باشی ,


اگر تبعیض ها جگرت را خون نکرده بود ,


اگر از وعده های دروغین خسته نبودی ,


اگر در مملکت خودت احساس غربت نمیکردی ,


اگر از بازیهای سیاسی راست و چپ بیزار نمیشدی ,


اگر امیدی به زندگی بهتر داشتی ,


اگر آینده فرزند خودت را تباه نمیدیدی ,


اگر در کشورت بجای عقیده انسانیت حاکم بود ,


اگر مسئولین کشور فقط ذره ای  بفکر تو بودند ,


اگر تمام درها را به روی تو نبسته بودند,


و اگر در کشور خودت احساس آسایش و امنیت داشتی ...


اینچنین  خطر را به جان نمیخریدی و چنین دردسری را بر خودت و زن و بچه ات تحمیل نمیکردی و با قایقی پلاستیکی به دل دریا نمیزدی ...


زیرا شیخ اجل میگوید :


سعدیا حب وطن گر چه حدیثی ست درست 


                                نتوان مرد به خواری که من اینجا زادم


[[    به گزارش پارسینه به نقل از رسانه های یونانی، عصر شنبه یک گروه از مهاجران غیرقانونی ایرانی  با استفاده از قایق بادی خود را به سواحل یونان رساندند.
آنهم به جائی که : مهاجران غیرقانونی در وضعیت بغرنج و تنش آلودی بسر می برند. امکانات این جزیره محدود و تعداد مهمانان ناخوانده بسیار است. نزدیک به پنجاه نفر روز شنبه در حین توزیع مواد غذایی با یکدیگر درگیر شدند. پلیس برای آرام کردن آنها به باتوم متوسل شد.]]




 

وحید یامین پور و اعتراف به شکست در دنیای مجازی !

                 وحید یامین پور و اعتراف به شکست در دنیای مجازی !



واقعا که آدم از دست تناقض گوئی و بوالهوسی این برادران ارزشی , حزب الهی تعجب میکند!!

یکروز که سرخوش و از کون کیف هستند می آیند و الدرم و قلدرم میکنند و حرف از فتح قله های دنیای مجازی و به اهتزاز درآوردن پرچم اسلام میزنند !


و یکروز دیگر که رئیس شان به او توپیده یا کسی در دنیای مجازی تحویل شان نگرفته مدعی بستن در آن میگردندند !


نمونه اش همین وحید یامین پور که در همین گوگل پلاس هم فعالیت داشت و دارد .
توجه کنید و ببینید چه گفته :


[[    حزب اللهی ها نباید در شبکه های اجتماعی حضور داشته باشند مگر با مأموریت / دختران محجبه در این فضا به تن نمایی مبتلا می شوند ]]  !!


منبع : http://www.parsine.com/fa/news
/250559/حزب-اللهی-ها-نباید-در-شبکه-های-اجتماعی-حضور-داشته-باشند-مگر-با-مأموریت-دختران-محجبه-در-این-فضا-به-تن-نمایی-مبتلا-می-شوند

هر چند گفته های ایشان ارزش تحلیل ندارد اما فقط به همین دو نکته اشاره شده در تیتر مطلب بسنده میکنیم ,


در مورد نکته اول هر چند که ایشان میخواهند دنیای برادران را محدود و بسته به محیط مسجد و محل سخنرانی های خودشان بکنند , ولی خدا پدرشان را بیامرزد و انگار میخواهند ما را از شر این برادران زبان نفهم و بد دهن نجات دهند !!


اما در مورد نکته دوم با ید خدمت شان بگویم که :


خاک بر سرتان کنند که بعد از ۳۷ سال ادعا و منم منم کردن و لاف و گزاف و گنده گوزی , ببینید چقدر کارهای شما بی پایه و اساس هست که دخترانی که به ضرب چوب و چماق و تو سری و گشت ارشاد و شستشوی مغزی با حجاب کردید دو روزه در دنیای مجازی کشف حجاب میکنند و به تن نمائی مبتلا میشوند !!

بهتر نیست دبه نکنید و بهانه نیاورید و شکست را بپذیرد و بروید یه فکری به حال خودتان بکنید ؟


(( البته من از تمام خانم ها و بانوان محجبه و محترمی که آقای یامین پور چنین تهمتی به آنها زده پیشاپیش معذرت میخواهم و بدانید که من چنین عقیده ای ندارم و فقط نقل به قول کرده ام))


تازه توجه داشته باشید ایشان ادعا میکنند که سیاسی هم نیستند !!





یکشنبه، مرداد ۲۵، ۱۳۹۴

هشت سال جنگیدند تا به حرف همان خدا بیامرز برسند !!

    هشت سال جنگیدند تا به حرف همان خدا بیامرز برسند !!

1439455207710_7037_879.jpg


















واقعا خیلی مسخره هست که دو حکومت هشت سال جنگ راه بیاندازند و مردم را به کشتن بدهند و مملکت را ویران کنند و نه آن یکی به سردار قادسیه تبدیل شود و نه این یکی از راه کربلا به قدس برسد و فتنه را در جهان رفع کند و پس از هشت سال جنایت و تخریب به همان نتیجه ای که شخص مورد نفرت هر دوی آنها یعنی محمد رضا شاه فقید ( یا همان خدابیامرز مصطلح مردم ) پانزده سال قبل و در اوج اقتدار صلاح دانسته  و تصمیم گرفته و به شخص صدام حسین تحمیل کرده بود , برسند و آنرا بعنوان اصل منسجم پایان جنگ ابلهانه و ویرانگر خود قرار دهند !

و جالب اینجاست که این پیشنهاد یعنی همان پیمانی که شاهنشاه فقید پانزده سال قبل بدون هیچ گونه خونریزی و بمب و موشک به صدام تحمیل کرد ,  از سوی جمهوری اسلامی  و توسط آقای سیروس ناصری به برادر مظلوم عراقی صدام حسین ارائه و پیشنهاد گردیده است !

فقط کسی نبود به اینها بگوید : شما که خبر مرگتان آخر هم همان پیمان شاه طاغوتی را میخواستید پیشنهاد کنید , خو ب مگه مرض داشتید این همه جوان را به کشتن دادید ؟    

من فکر میکنم این یکی (( جام مسهل )) اهدائی برادر مظلوم صدام حسین کافر به جمهوری اسلامی بوده تا اثر ((جام زهر )) قبلی را بشورد و پایین ببرد ....

 متن نامه صدام حسین، ساعت 10:30 دقیقه صبح روز چهارشنبه 24 مراد 1369 به وقت تهران به شرح زیر از رادیو صوت الجماهیر بغداد قرائت شد:


«بسم‌الله الرحمن الرحیم


حضرت رئیس جمهور، علی‌اکبر هاشمی رفسنجانی‌، رئیس جمهوری اسلامی ایران.

پس از اتکال بر خداوند متعال و به نیت از بین بردن تمامی موانعی که بر سر راه ایجاد روابط برادرانه میان تمام مسلمانان و از جمله برادران مسلمان ایران وجود دارد و به منظور فعال ساختن جدی و هماهنگ کردن برادران مومن جهت رویاروئی با اشراری که می‌خواهند به مسلمانان و امت عرب ضربه بزنند و برای این که ایران و عراق را از تحریکات و بازی‌های قدرت‌های شرور بین‌المللی و وابستگان آنان در منطقه بازداریم‌ و به منظور هماهنگی با روح اصولی که در 12 اوت 1990 به منظور ایجاد صلح دائمی و همه جانبه در منطقه اعلام کردیم و خواست ما از آن نامه برقراری صلح دایم و همه جانبه در منطقه بود و برای آن که از هرگونه بهانه‌ای که مانع از همکاری و موجب افکار بد شود،ممانعت کند و همچنین برای این که امکانات عراق‌،دور از صحنه رویارویی عظیم معطل نماند و به منظور به کار گرفتن آنها در جهت اهدافی که مسلمانان و اعراب شرافتمند به حق برآن توافق دارند و دوری جستن از تداخل سنگرها و کینه‌ها و بغض‌ها و برای آن که خیرخواهان راه خود را در بازگشت روابط عادی خواهند یافت‌،به عنوان ثمره مذاکرات از زمان نامه 1990/4/21ما، تا آخرین نامه شما در هشتم اوت 1990،به عنوان حل نهایی و روشنی که جای هیچگونه ابهامی باقی نگذارد،

تصمیمات زیر را اتخاذ کردیم‌:


1 -موافقت با پیشنهاد شما که در نامه جوابیه مورخ هشتم اوت 1990 توسط «برزان ابراهیم تکریتی‌» نماینده ما در ژنو از آقای سیروس ناصری نماینده شما دریافت شد. پایه قرار دادن قرارداد 1957 به عنوان اصول منسجم با آنچه که در نامه 30 ژوئیه 1990 به ویژه در مورد تبادل اسرا و بندهای 6 و 7 از قطعنامه 598 آمده است‌.


2 - بر اساس آنچه که در بند اول این نامه و آنچه که در نامه مورخ 30 ژوئیه 1990 آمده است‌، ما آماده‌ایم هیاتی را به تهران بفرستیم و یا هیاتی توسط شما به بغداد اعزام شود تا موافقتنامه‌ها را جهت امضا آماده کند.


3 - به عنوان ابتکار حسن نیت‌، ما از روز جمعه هفدهم اوت ( 69/5/26) نیروهای خود را از مرزهای شما فرا می‌خوانیم و تنها نیروهای سمبلیکی را به عنوان نگهبانان و پلیس مرزی باقی می‌گذاریم تا در شرائط طبیعی به وظایف روزمره خود عمل کنند.


4 - کلیه اسرای جنگ با تمام تعداد بازداشت شدگان را فوراً از راه مرزهای زمینی از جمله خانقین و قصرشیرین و مناطقی که مورد توافق دو طرف خواهد بود، آزاد خواهیم کرد و ما اولین گام در این زمینه را روز جمعه هفدهم اوت برخواهیم داشت‌.

آقای رفسنجانی رئیس جمهور، با این تصمیم ما، همه چیز روشن و تمام خواسته‌ها و مسائلی که برآن تکیه می‌کردید، تحقق می‌یابد و چیزی نمانده است مگر آن که موافقتنامه‌ها آماده و امضا شود تا هریک از ما جهت ورود به زندگی جدید، اشراف واضح داشته باشیم‌.


همکاری ما باید در سایه اصول اسلامی و احترام متقابل و دورکردن طرف‌هایی باشد که خواستار شر برای منطقه هستند و قصد دارند از آب گل‌آلود ماهی بگیرند و شاید با یکدیگر همکاری کردیم تا خلیج‌، دریاچه صلح و امن و خالی از ناوگان و نیروهای خارجی باشد که بدخواه ما هستند. بعلاوه همکاری در مسائل حیاتی دیگر- والله اکبر والحمدلله

صدام حسین - رئیس جمهوری عراق - 23 محرم.»                                        منبع خبر : ایسنا   

مرتیکه بی ناموس گور بگور آخر نامه وعده همکاری در خلیج ( انهم نه خلیج همیشگی پارس ) را هم داده و این ابلهان هم همانطور ( خلیج خالی ) آنرا قبول کردند ...!!