سه‌شنبه، دی ۰۹، ۱۳۹۳

باز تصویر برهنه گلشیفته فراهانی و غیرت دروغین غیرتمندان

 باز تصویر برهنه گلشیفته فراهانی وغیرت دروغین غیرتمندان

 

باز دوباره تصویر برهنه گلشیفته فراهانی بر روی جلد  یکی از مجلات خارجی خبر ساز شد و غیرتمندان دروغین را برآشفت و دست به قلم کرد تا در مورد غیرت نداشته خودشان قلمفرسائی کنند!

این حرکت گلشیفته حاوی چند نکته و پیام است که متاسفانه این برادران غافل از درک آن عاجز ماندند و این پیام ها را نگرفته و به نکاتش توجه نکرده اند ...

اولین پیام این حرکت این است که گلشیفته نشان داده که پس از گذشت چند سال همچنان بر سر اهداف خودش ایستاده و بر آن پافشاری میکند و در این راه کم نیاورده است .

و دومین پیامش میتواند این باشد که زندگی خصوصی هر شخصی تنها به خودش مربوط است و هر کاری سود و منفعتش به خود آن شخص میرسد و هم ضرر و زیانش  گریبانگیر خودش میشود .


و یک نکته بسیار مهم که برادران به آن بی توجه بودند این است که وقتی گلشیفته آگاهانه و با توجه به عواقب  و پیامدهای این کار قید همه چیز را زد و به جرگه هنرمندان و سوپر استار های غربی و هالیوودی در آمد بناچار باید از مشی و روش آنها نیز تبعیت کند و در قاموس زنان هنرمند هالیوودی , استفاده از تمام نکات و برجستگیها و توانایی های روحی و جسمی و جنسی خود در راه پیشبرد هدفشان و رسیدن به قله های ثروت و شهرت بنحو احسنت استفاده کنند و از آنها بهره ببرند.

و شاید نکته دیگر آن حرکت این باشد که به برادران نشان دهد که اگر دم از غیرت و مردانگی میزنید , نگران من نباشید من جا یم و حالم خوب است و جای تعصب و نگرانی نیست و شما بهتر است بروید فکری به حال آن دختران و زنان ایرانی که در مرز پاکستان و در فجیره دوبی میفروشند و به حراج میروند و سرنوشت های وحشتناکی دارند باشید و بهتر است در مورد آنها دم از غیرت و مردانگی بزنید و بنویسید , وگرنه جای من بسیار خوب است هم پولش و هم حالش را میبرم و نیازی به دلسوزی شما ندارم .


و هزاران نکته و پیام دیگر که من لزومی به ذکر آنها نمیبینم ...


براستی این تعصب بیجا و این غیرت دروغین برادران از چیست ؟

ولی در عین حال این پرسش نیز برای آدم پیش می آید که :


ای بابا , چکار به کار دختر مردم دارید , مگر جای کس و کار شما را گرفته و پر کرده است ؟؟

  

دوشنبه، دی ۰۸، ۱۳۹۳

وقتی مچ مصباح یزدی را میگیرند و مشتش را باز میکنند

      وقتی مچ مصباح یزدی را میگیرند و مشتش را باز میکنند
   

رهبر جبهه پایداری یک شیاد , متقلب , دروغگو از آب در آمد !

بدبخت کسانیکه پشت سر او نماز میخوانند و به یک دروغگو  اقتدا میکنند .

و بیچاره کسانیکه که با هدایت او میخواهند به بهشت بروند ...
آقای مصباح! لطفا بفرمایید امام کی و کجا این جمله را گفتند؟
آیت الله مصباح یزدی در مصاحبه اخیر خود مدعی شده بودجه موسسه متبوع او را امام شخصا تقبل کرده بود. این در حالی است که موسسه در سال 74 یعنی 6 سال پس از ارتحال امام تاسیس شده است.

و اما مصباح یزدی برای گرفتن بودجه ١٣ میلیاردی و تبدیل آن به ١٤ میلیارد در سال ١٣٩٤ چنین بسته است ؛


«بعد از انقلاب مهم ترين وظيفه‌مان را اين تشخيص داديم که اسلام را در جميع جهات خودش بشناسيم و بشناسانيم و با بدعت‌ها و انحرافات مبارزه کنيم. اين بالاترين کاري بود که ما به عنوان يک طلبه در جامعه مي‌توانستيم انجام دهيم. آن که تمام زحمات انبيا را در يک جامعه بر باد مي‌دهد اين است که يا اسلام را درست نشناسند يا فريب بخورند. چه جايگاهي مي‌تواند جلوي اين بدعت‌ها و انحرافات را بگيرد؟ نه ارتش مي‌تواند، نه سپاه مي‌تواند، نه تجار مي‌توانند، نه صنعت‌گران مي‌توانند، اين فقط کار آخوند و حوزه است. ما اين کار را به عهده گرفتيم. چه اندازه موفق شديم؟ به اندازه‌اي که وسائل فراهم شد. ما که قدرت غيبي نداريم، منابع بي‌منتها نداريم. همين اندازه‌اي که امام بودجه ما را تقبّل فرمودند و فرمودند شما اينجا را توسعه بدهيد، من تا زنده‌ام خودم بودجه اينجا را تأمين مي‌کنم، بعد از ايشان هم حضرت آقا تقبّل فرمودند. ما پيش اَحدي رو نزديم ...

منبع  خبر :
http://www.asriran.com/fa/news/373376/آقای-مصباح-لطفا-بفرمایید-امام-کی-و-کجا-این-جمله-را-گفتند

حالا خودتان پیدا کنید پرتقال فروش را !
از قدیم میگویند : پیشنماز که بچسه , پس نماز میری...ه
حالا ببینید شاگردان و دست پروردگان ایشان چه جانورانی هستند و چه از آب در می آیند ؟!!

  

هر چه که بود , فتنه نبود ...

                                      هر چه که بود , فتنه نبود ...

    

               توهم و تلقین ( فتنه ) به خودشان و به مردم !

امروز به هر رسانه و یا سایت وابسته به جمهوری اسلامی سر میزدی و نگاه میکردی حرف از فتنه و فتنه گری و فتنه گران بود و دوباره برای جیره خواران و عمال و مزدوران و پاچه خواران رژیم فرصتی پیش آمد که  مسابقه ای  در دروغ گفتن و قرقره کردن و تهمت زدن و چاپلوسی و پاچه خواری با یکدیگر بدهند و میزان حقارت و سرسپردگی خودشان را فریاد بزنند و نشان دهند ...


زیرا هم خودشان و هم همه ما میدانیم که خیزش و اعتراضات سال ٨٨ هر چه بود , فتنه نبود !


   

 
اعتراضات سال ٨٨  میتواند بخاطر آمادگی  و آماده باش عجیب نیروهای مسلح و و نیروهای سرکوب و فشار یک برنامه از پیش تعیین شده وزارت اطلاعات باشد , اما فتنه نبود .

خیزش سال ٨٨ مردم بخاطر آماده بودن زندان ها و مکانها و بازجو برای بازجوئی از همه دستگیر شدگان و نگهبان برای نگهبانی برای آن همه و تعداد بسیار زیاد دستگیر شدگان و معترضان میتواند یک دسیسه برای شناسائی مخالفان و سرکوب بیشتر و بیمه کردن رژیم بوده باشد , اما فتنه نبود .

انتخابات و پیشبینی اعتراضات و گول زدن مردم میتواند یک برنامه ریزی دقیق و حساب شده برای تحلیل بردن فشار متراکم شده و نیروی مردم و بریدن صداها و کشیدن خایه معترضان برای مطمئن شدن از وجود هیچگونه اعتراضی در آینده بخاطر اختلاس های بعدی و بالا کشیدن هشتصد میلیارد دلار پول فروش نفت و اختلاس ها و دزدی های میلیاردی دیگر پس از انتخابات باشد , اما فتنه نبود .

    


حرکتهای مردمی سال ٨٨ میتواند یک فریب جمعی دیگر و یا کاریکاتوری از انقلاب ٥٧ و یا امداد غیبی و یا درایت رهبری به کمک انگلیس ( بخاطر  رفت و آمد های مشکوک به سفارتش ) و امریکا ( بخاطر خروج بی سر وصدای  ٣٠ هزار نیروی خود در عراق درست وسط بحبوحه اعتراضات و در حالیکه مردم ایران فریاد میزدند : اوباما , با اونائی یا با ما ؟ ) و اسرائیل ( بخاطر هیچگونه حرکتی  و گفتن عدم دخالت در امور داخلی دیگر کشور ها , با آنهمه ژست دشمنی و خط و نشان کشیدن ها ) باشد , اما فتنه نبود .

درگیری ها و مخالفتهای سال ٨٨ میتواند یک بازی سیاسی برای گول زدن مردم و کشاندن آنها به خیابانها و سرکوب و قلع و قمع آنها بخاطر فقیر تر کردن و دادن بهانه بیشتری برای اعمال تحریم های بیشتر  و اعمال گرانی و تورم  برای  شکستن کمر مردم باشد , اما یک فتنه نبود.

آن خیزش میتواند یک جنبش سبز بی سر و بی رهبر و بی یار و بی یاور و بی سر وته از بی عرضگی و ترسو بودن کسانیکه راست یا دروغ اول ادعای رهبری کردند و بعد غیبشان زد و یا از بی لیاقتی و پوشالی بودن و بیان و نشان فقط حرف زدن

اپوزیسیونی بی برنامه و بی عمل در  خارج از کشور باشد , اما فتنه نبود .

   

آن حرکت مردمی و آن برخوردهای حکومتی با برنامه و بدون برنامه ریسکی بود که اگر نمیگرفت الان جمهوری اسلامی هم نبود...

       اما هر چه هم که بود , فتنه نبود , نه  فتنه نبود ... 

    

یکشنبه، دی ۰۷، ۱۳۹۳

موقعیت و فرصتی بی نظیر برای اعاده حیثیت آخوندهای فیضیه

 موقعیت و فرصتی بی نظیر برای اعاده حیثیت آخوندهای فیضیه

 

از کلیه مراجع و علماء و فقها و طلاب و شیخ و شیوخ و آخوندها و بچه آخوندهای فیضیه که معتقدند قرآن معجزاتی علمی دارد و همیشه پس از کشف مطلبی علمی از دانشمندان بلاد کفر ادعا میکنند که قران در ١٤٠٠ سال پیش آنرا بیان کرده... ,

دعوت میشود که برای اعاده حیثیت و برای نشان دادن برحق بودن ادعاهای خودشان این مطلب را که در کتاب گرانسنگ ! مفاتیح الحیات آخوند جوادی آملی که به چاپ ١٨٠ خود رسیده و در این برهوت کتابخوانی در ایران یک میلیون نسخه آن بفروش رفته و ١٨٠ بار تجدید چاپ شده است را اثبات کنند تا هم مشت محکمی بر دهان یاوه گویان بزنند و هم کاری کنند که مردم کمتر به ریش امام رضا و جوادی آملی و آخوندهای دیگر بخندند و آنها را مسخره کنند و هم از آبروی نداشته خود کمی دفاع کرده و به اعتبار نداشته مهملات و خزعبلات گفته شده خود بیفزایند و هم به دیگران نشان بدهند که آخوندها جز مفتخوری بلدند کار علمی هم بکنند !



اما مطلب مورد نظر :

[[ محتوای کتاب ارزشمند مفاتيح الحيات از آثار حضرت آيت الله جوادی آملی برگرفته از آيات قرآن و روايات معصومين(عليهم السلام) است که در آن بيش از شش هزار روايت نقل شده است. دربخشی از فصل ششم کتاب «خوردن و آشامیدن» می خوانیم:

امام رضا (سلام الله علیه) مي‌فرمايد: در جسم انسان رگي به نام رگ «عشاء» وجود دارد كه چنانچه شخص شام نخورد آن رگ تا صبح وي را نفرين كند و گويد: خدا تو را گرسنه و تشنه كند، چنان‌كه مرا گرسنه و تشنه كردي، پس هيچ يك از شما شام خوردن را ترك نكند، هرچند به لقمه‌اي از نان يا جرعه‌اي از آب باشد.]]


منبع خبر :
http://alef.ir/vdcf0md0jw6dt0a.igiw.html?253224

                          توجه فرمودید ؟

    

حال شما بیائید و وجود چنین رگی را در بدن با ذکر مشخصات کامل و مکان دقیق آن در بدن و اندازه طول و ابعاد آن و چگونگی نفرین کردن آن رگ را ,  آنهم به چه دهان و زبان و گویشی را اثبات کنید تا آن یک میلیون نفری که این کتاب را خریدند و خواندند بفهمند که خر نشده اند و پول خود را دور نریختند و احساس سرخوردگی نکنند تا  خدائی نکرده از آمار کتابخوان های ام القرای اسلام یک میلیون کسر نشود و کاهش نیابد .


از همه شما خواهش میکنیم که این فرصت استثنائی و بی نظیررا از دست ندهید و لطفا نتیجه تحقیقات و پژوهش های علمی خود را اول به زبان فارسی بنویسید و منتشر کنید تا ما جز اولین کسانی باشیم  که از خواندن آن حالش را ببریم و بخندیم و بعد بلاهت و خریت خود را به زبانهای دیگر ترجمه کرده و به ملل دیگر نشان دهید و اسباب شادی آنها را فراهم آورید...
من الله التوفیق  


  

  

تا به حال هر چه بیل زده‌ایم یا شهید پیدا شده یا فشنگ و لباس و اینجور وسایل!

      تا به حال هر چه بیل زده‌ایم یا شهید پیدا شده یا فشنگ و لباس و اینجور وسایل!




















[[ به منظور تفحص شهدا تا به حال هر چه بیل زده‌ایم یا شهید پیدا شده یا فشنگ و لباس و اینجور وسایل.ما رفتیم و در همان فاز اول 90 شهید یافتیم. و بعد از آن هم شهدای دیگر تا جایی که 700 شهید در پد شرقی پیدا شد.]]

این سخنان سردار سید محمد باقرزاده، فرمانده کمیته جستجوی مفقودین ستاد کل نیروهای مسلح است که با بلاهت تمام پرده از جنایات خودشان بر میدارد .

منبع خبر :
http://www.tabnak.ir/fa/news/460857/پلی-که-احداثش-منجر-به-کشف-۷۰۰-شهید-شد



عمق فاجعه را در اینجا ببینید که او ادعا میکند و میگوید : تا بحال هر چه بیل زدیم یا شهید پیدا شده و ...

ببینید چه بر سر بچه های مردم و جوانان این مرز و بوم آوردند که هر جا را بیل میزنند جنازه های جوانانی که در هشت سال جنگ بی فایده و ویرانگر به کشتن داده اند را از زیر خاک بیرون میکشند ...

 ببینید چگونه گلهای مردم را به اسم دفاع مقدس دسته دسته پرپر کردند که فقط در یک نقطه جنازه ٧٠٠ تن از آنها را از زیر خاک بیرون کشیده اند  ...

ببینید چگونه هنوز هم با اسم شهید و شهید بازی از خون جوانان و جنایات خودشان بهره برداری میکنند و نان میخورند...

ببینید چه کار کرده اند که مادران فرزند از دست داده را دست به  دامان ساجده زن ابله بزرگ عراق صدام حسین کرده اند ؛

[[  برخی از خانواده شهدا را شیاطینی آمدند که گول بزنند، به عراق ببرد و مصاحبه‌ای کنند و می‌گفتند ما بچه‌های شما را می‌آوریم، آن‌ها زنده هستند. شیاطین آمدند برنامه ریزی کردند. بعضی خواستند از طریق کویت وارد عراق شوند برخی به ساجده زن صدام نامه نوشتند و استمداد کرده بودند. که در چنین اوضاع و احوالی این بچه‌های تفحص گفتند ما دلسوز خانواده شهدا هستیم ما جانمان را هم برای شهدا می‌دهیم. ]]


ببینید چگونه با وقاحت تمام به هشت سال کشتار جوانان دفاع مقدس میگویند ...

ببینید چگونه جنایات و جوان کشی های خودشان را به نام ارزش ها نشان میدهند و به حلق  مردم و خانواده های داغدار فرو میکنند ...


بجای کمیته تفحص و جستجوی شهدا باید کمیته ای برای شناسائی و جستجوی بانیان و جنایتکاران جنگی تشکیل داد و آنها را در دادگاه های علنی محاکمه کرد تا خانواده ها بدانند که چه بر سر فرزندانشان آمده و برای چه کشته شدند و مقصر اصلی کشته شدن آنها کیست ؟

             

جمعه، دی ۰۵، ۱۳۹۳

کمی هم بخندیم و شاد باشیم

                                              کمی هم بخندیم و شاد باشیم

    

فقط باید کمی زاویه دید خودت را عوض کنی و آنوقت میبینی که هر چیز بیخود و بدی , باز هم در خودش نکات جالبی دارد !

برای مثال این نوشته زیر را اگر از زاویه عقلی و خرد بخوانی , میتواند شما را بعلت توهین به شعور انسان تا مرز جنون عصبانی کند , ولی اگر از زاویه اخلاص یک آدم در نشان دادن بلاهت و حماقت خودش بنگری و بخوانی مفرح ذات است و سبب خنده و  وسیله شادی شما را فراهم میکند ...


نکاتی چند در مورد حضرت آدم علیه السلام؛
حضرت آدم به چه زبانی صحبت می کرد؟

 تعیین وقت نماز عصر به چه علت است؟

 به گزارش خبرنگار معارف باشگاه خبرنگاران،

  

1- بعد از رحلت آدم ، ابلیس پای درخت انگور و خرما ادرار کرد . و به همین خاطر است که بعد از تخمیر آنها بوی نامطلوبی دارد و خداوند هر شراب مست کننده ای را حرام ساخته ، چرا که مایع جریان یافته در آنها همان ادرار ابلیس است.


[[ باز خدا پدر ابلیس را بیامرزه که یه چیزش بدرد آدمها میخوره  , فقط حیرونم که عیسی برادر دیگر پیامبران چطور نفهمید که شا ش ابلیس را میخورده  و حلال اعلام کرده ؟ فکر کنید اگه پای یه درخت پی پی میکرد  میشد ؟]]


2- تعیین وقت نماز عصر به این علت است که آدم در آن ساعت از درخت ممنوعه تناول کرد و از بهشت رانده شد و نماز مغرب ساعتی است که خداوند توبه آدم را پذیرفت. رکعت اول نماز مغربی که آدم به جای آورد برای خطایی بود که مرتکب گشت، رکعت دوم بخاطر خطای حوا و رکعت سوم به جهت توبه اش اَدا شد.

[[ پس نماز همان حکم تنبیه را داره و ستون دین اسلام بر تنبیه استواره ...!!! ولی نگارنده بیشعور به این فکر نکرده که این ساعت با حرکت و غروب خورشید هر روز متغیر هست و عقب و جلو میشه ...]]


3- بعد از مرگ آدم، ابلیس و قابیل به شماتت او پرداختند و به لودگی و نواختن مشغول شدند. شدیدترین شکنجه ها به هفت نفر اختصاص دارد که یکی از آن هفت نفر قابیل است. دوم، نمرود. سوم، دو نفری که در میان بنی اسرائیل مردم را به یهودیت فرا خواندند. چهارم، فرعون که گفت؛ (من پروردگارم). پنجم، دو نفر از میان این امّت.

[[ چه عزاداری بحالی کردند !١- قابیل ٢- نمرود ٣- مناخم بگین و نتانیاهو  ٤- فرعون ٥- احمد خاتمی و مصباح یزدی , بله هفت تا درسته ...]]


4- آدم هنگامی که بر زمین فرود آمد، بر نگین انگشتری خود، این جمله را نقش نمود؛ محمّد رسول اللّه و علی ولی اللّه .

[[ باز این ابله اشتباه گفت ...نخیر اینطور نیست , آدم وقتی فرود آمد اول چتر نجات خودشو جمع کرد و دوید به طرف غاری که در آن حوا پای چرخ خیاطی دا شت با پارچه چتر نجات خودش مینی ژوپ و شلیته میدوخت و آدم چتر خودشو داد به حوا گفت : چی داری برای خودت میدوزی ؟اینجا که جز من کسی نیست که نامحرم باشه ....جمعش کن و زود برای من یه دست کت شلوار بدوز , چون غروب میخوام برم این دور اطراف یه دوری بزنم و سر و گوشی آب بدم . اولین انگشترش را هم هابیل شب تولدش بهش کادو داده بود و روش هم نوشته بود : ای خدای نامرد ما که تو همون بهشت توبه کردیم که ....]]


5- کنیه آدم ابومحمّد بود.

[[ بهش بابا آدم هم میگفتند و قابیل گاهی سربسرش میزاشت و بهش میگفت : راستشو بگو , تو کی آدم شدی ؟]]


6- طول قامت آدم و حوا وقتی که به زمین آمدند بسیار بلند بود، آدم هفتاد ذراع و حواء سی و پنج ذراع بود.

[[ آدم به این نفهمی دیده بودید ؟ ابله فکر میکنه چون زن نصف مرد ارث میبره قد حوا هم نصف آدم بوده یعنی درست تا زیر نافش ...! خب بگو مرد حسابی اگه میخواست با آدم درگوشی حرف بزنه یا یه ماچش بکنه چیکار میکرد ؟]]


7- آدم هزار مرتبه پیاده به زیارت بیت الحرام رفت که هفتصد بار آن حج واجب بود.

[[ هزار و یکبار  , یکبار هم قابیل بچگی هاش گم شده بود و آدم دنبالش میگشت تا بیت الحرام دنبالش رفته بود و حساب نکردی ....]]


8- راهنمای آدم از سراندیب تا جده، پرنده ای بنام (صُرِد) بود و آن اولین پرنده ای است که عبادت خداوند را کرد.

「「??!!?????!!!!????!!!」」

9- هنگامی که فرشتگان به خلقت آدم به خاطر فساد در روی زمین خرده گرفتند، هفت هزار سال از فیض نور الهی محروم شدند و خداوند (بیتِ المعمور) را در آسمان چهارم برای عبادت فرشتگان و (بیتِ الحرام) را در زمین برای عبادت انسانها آفرید.

[[ اینو درست میگه و هفت هزار سال فرشته ها شمع روشن میکردند و با فانوس اینور و اونور میرفتند ...]]

10- آدم به زبان عربی صحبت می کرد اما بعد از ارتکاب به گناه و آمدن به زمین لهجه او به (سریانی) تغییر یافت.

[[ باز مزخرف گفت !! آدم  انگلیسی را تا ( تافل )  پنج توی بهشت خوند و  و تا قبل  از فرود و پرش هم با خلبان انگلیسی حرف میزد اگه پاسپورتش رو هم ببینی روی برگه ورودش همه را به انگلیسی نوشته , عربی را دویست سال قبل از مردنش برای خواندن فاتحه و قرآن یاد گرفت , سریانی هم نی میزد نه لهجه داشته باشه ....]] 


11- اسم اعظم خداوند 73 حرف می باشد که خداوند 25 حرف از آن را به آدم آموخت.

[[ اینو نمیدونم ...یه دقیقه وایستا برم بشمرم و بیام ...صبر کن ....]]


برگرفته ازتاریخ انبیاء از آدم خلیفة اللّه (ع) تا خاتم رسول اللّه (ص) - موسوی ، سید مرتضی

منبع : http://www.yjc.ir/fa/news/5080963/حضرت-آدم-به-چه-زبانی-صحبت-می-کرد-تعیین-وقت-نماز-عصر-به-چه-علت-است 


حالا هیچ دقت کردید که چه مزخرفی تو این کتاب نوشته ؟

بگو آدم نفهم , آدم وقتی اومد روی زمین , کسی نبوده ..
پس لازم نبوده که باهاش بخواد با چه زبونی حرف بزنه ...!

یه حوا بوده که با اون هم به همان زبانی که تو بهشت باهم حرف میزدند حرف میزده و حتما همون زبان را ه یاد بچه ها شون دادند , دیگه .....!!!!

 

این هم از آخر و عاقبت دفاع از مردم مظلوم فلسطین

              این هم از آخر و عاقبت دفاع از مردم مظلوم فلسطین
 
       
از قدیم هم گفتند که اگه  به مرده رو بدی به کفن خودش میر...ه  ,

حالا حکایت ملت مظلوم فلسطین شده !

فدراسیون فوتبال جمهوری اسلامی برای بازیهای تدارکاتی از تیم فوتبال فلسطین که همیشه در مسابقات رسمی بعنوان زنگ تفریح و استراحت و بازی خرس وسط و ٣ امتیاز مسلم و بدون تردید محسوب میشود و سطح فوتبالشان در حد فوتبال گل کوچک بچه های زیر ده سال محله ها میباشد دعوت بعمل آورد تا طبق روال همیشه  یه مشت گدا گشنه پاپتی کون برهنه را به ایران بیاورد و حسابی آنها را بچر اند  و کلی خرجشان کند و دم رفتن هم چمدان چمدان سوغات به آنها بدهد و لباس نو تنشان کند و دلار در جیبهایشان بگذارد و ...

ولی اینبار چون برادران مظلوم فلسطینی اردوی خودشان را در امارات و نزد برادران عرب خودشان زدند و آنجا بودند  و صدقه ها را آنجا گرفتند و شکمشان سیر شد و بود , دعوت اعضای محترم فدراسیون ایران را به تخم چپ پسر همسایه عباس هم حساب نکردند و از بازی انصراف دادند...

 
ولی اینبار  بد هم انصراف دادند چون :

[[   در فاصله چهار روز تا برگزاری دیدار تدارکاتی تیم‌های ملی فوتبال ایران و فلسطین که قرار بود در ورزشگاه آزادی برگزار شود، فدراسیون فوتبال فلسطین در اقدامی یکطرفه این بازی را لغو کرد.این مسابقه قرار بود آخرین بازی خانگی ایران قبل از سفر به استرالیا باشد و با توجه به تصمیم ناگهانی فلسطین، فرصتی برای جایگزینی حریف تدارکاتی وجود ندارد.فلسطینی‌ها بخشی از اردوی تدارکاتی خود را در امارات که از رقبای همگروه ایران است، برگزار کرده و دیدار دوستانه مقابل ازبکستان را نیز در ورزشگاه المکتوم دبی انجام دادند.به گزارش خبرگزاری فارس، دبیر فدراسیون فوتبال فلسطین با ارسال نامه اعلام کرده که تیم‌شان بازی‌های دوستانه زیادی برگزار کرده و نمی‌خواهند با بازی مقابل ایران دچار مصدومیت شوند.در نامه عبدالمجید هیجی آمده است: «با کمال تاسف باید به اطلاع شما برسانم تیم ملی فلسطین بنا بر دلایل فنی پس از بازگشت از اردوی چین و آماده‌سازی برای حضور در جام ملت‌های آسیا، قادر به برگزاری این دیدار نیست».]]

         

 
البته برادران ارزشی و حزباللهی ما انقدر فهم و شعور ندارند که معنای خجالت و تحقیر و توهین را بفهمند و آنرا یک مساله بسیار طبیعی و معمولی و پیش پا افتاده فرض میکنند ومیگویند :

ای بابا , نیومدند که نیومدند برای شادی روح مرحوم مغفور یاسر عرفات صلوات ...

و یا شاید چند تا از بچه پررو های ارزشی بگویند : فوتبال ربطی به مردم مظلوم فلسطین و قیام انتفاضه ندارد !!!

که آنوقت باید بگردیم آمار ننه و باباهای بازیکنان تیم فلسطین را از اورشلیم و تل آویو دربیاوریم چون با این حساب آنها جز مردم مظلوم فلسطین نیستند و حساب وکتاب و  ننه و بابا هایشان از مردم مظلوم فلسطین جداست !!

دقت کردید که بعد از انقلاب اسلامی کشور بدبخت ایران بهترین وسیله برای جبران کمبودها و خالی کردن عقده ها و تسکین درد کینه ها و نفرت کشورهای عربی شده و درست مثل   دستمال کاغذی با آن برخورد میکنند؟؟

حالا بشینیم و ببینیم بعد از ملت مظلوم فلسطین , مردم قهرمان و مظلوم لبنان چگونه فاتحه نخوانده بر سر قبر ما میری.....د .


                 بچه حزباللهی ها و ارزشی ها  ...

بقول دکتر تو فیلم سوته دلان :

شما ها رو جون به جونتون هم کنند , خواری طلب هستید  همین .// 


                                                           

تنبیه بدنی دانش آموزان در مدارس و مدیریت تربیتی روحانیون + سند

تنبیه بدنی دانش آموزان در مدارس و مدیریت تربیتی روحانیون + سند

 

بنظر شما آیا اخبار پیوسته وسریالی تنبیه دانش آموزان در مدارس و حجم و کثرت آن در سه ماهه اول سال تحصیلی ١٣٩٤ ( امسال ) کمی مشکوک و عجیب نیست ؟

از مهر ماه امسال و آغاز سال تحصیلی جدید تقریبا هفته ای نیست که خبر تنبیه دانش آموزی تیتر اخبار رسانه ها و سایت ها نشود !


و بقدری این مسائل پشت سر هم و مسلسل وار و تکراری صورت میگیرد که آدم شک میکند مبادا وزارت آموزش و پرورش بخشنامه ای را مبنی بر آزادی و اختیار عمل معلمان برای تنبیه بدنی دانش آموزان به هر روشی و با هر وسیله ای به تمام مدارس ابلاغ کرده و  ما از آن بیخبر هستیم ؟؟


به تاریخ خبر تنبیه دانش آموزان دقت کنید :

تنبیه شدید بدنی دو دانش‌آموز روستایی  ٢٠١٤/٩/١٨

تنبیه بدنی دانش آموزان در مدرسه با دستور مدير ٢٠١٤/١٠/٨

تنبیه بدنی شدید دانش آموزان در دبستان مشیردوانی بندرعباس ... ٢٠١٤/١٠/١١

خط کش یا خط و نشان کش در مدارس کهگیلویه؟! - خبرنما  ٢٠١٤/١١/١٤

برکناری معلم و مدیر مدرسه در پی تنبیه بدنی دانش آموز زاهدانی ٢٠١٤/١١/٢٧

تنبیه بدنی دانش آموزان شیروانی - گلپاپرس  ٢٠١٤/١١/١٧

ضرب و شتم شدید یک دانش آموز توسط سرایدار مدرسه! - نخست نیوز ١٧/١١/٢٠١٤

تنبیه بدنی دانش آموز شیروانی را راهی بیمارستان کرد /١٩/ ٢٠١٤/١١

واکنش به تنبیه بدنی یک دانش آموز در سیستان و بلوچستان ...٢٠١٤/١١/٢٥

تنبیه معلم، دانش آموز ۱۵ ساله را روانه بیمارستان کرد - ایلنا ٢٠١٤/١٢/١

پرونده شکایت اولیا دانش آموز از ناظم یکی از مدارس فاروج در ...٢٠١٤/١٢/٦

چگونه تنبیه بدنی مدیر، دانش آموز را روانه بیمارستان کرد ...٢٠١٤/١٢/١٠

تنبیه مدیر یک مدرسه ایرانی با لوله پولیکا(+18)/ عکس ٢٠١٤/١٢/١٤

تنبیه بحث‌برانگیز چهار دانش‌آموز افغان در ایران | افق ایران  ٢٠١٤\١٢/١٦

قطع رگ دست دانش آموز به دلیل تنبیه بدنی

تنبیه، دانش آموز کرجی را راهی اتاق عمل کرد - پایگاه خبری ...امروز

منبع : گوگل 

 [[ البته اینها بغیر از چند خبر مربوط به تجاوز و آزار جنسی میباشد ]]



 
اما نکته بسیار جالب و قابل تعمق و تفکر در اینجاست  :

درخواست وزارت آموزش و پرورش از حوزه علمیه برای استقرار ۶۰ هزار روحانی در مدارس کشور - ٢١ تیر ماه ١٣٩٢ 

 مدارس دولتی تهران به حوزه علمیه وابسته شدند؛ حضور ثابت «روحانیان» در مدارس - ٢٠ آذر ماه سال ١٣٩٢

[[  از این پس مدارس دولتی تهران به «مدارس وابسته به حوزه» تبدیل خواهند شد و «مدیریت تربیتی» مدارس بر عهده‌ی یک «روحانی» قرار خواهد گرفت که ازسوی
 «مدیریت حوزه» به صورت «ثابت» در مدارس پایتخت حضور خواهد داشت.]]

امضای تفاهم‌نامه میان آموزش و پرورش و حوزه‌‌های علمیه برای تقویت نقش روحانیت در مدارس - ١٨ مرداد ١٣٩٣


سال گذشته ۷۰ هزار “روحانی” به مدارس سراسر کشور اعزام شدند ١٦ آذر ١٣٩٤

[[ منبع خبر سایت تقاطع ]]

                   

توجه کنید : «مدیریت تربیتی» مدارس بر عهده‌ی یک «روحانی» قرار خواهد گرفت و هفتاد هزار آخوند هم برای مدیریت در امر تربیت دانش آموز اعزام شدند و تمام معلمانی که دانش آموزان را تنبیه بدنی کردند اقرار کردند که این کار را در راستای تربیت دانش آموز انجام داده اند ...


حالا خودتا ن  رابطه بین انفجار و تکرار اخبار تنبیه دانش آموزان و مدیریت تربیتی یک آخوند در مدرسه و تنبیه بدنی دانش آموز برای تربیت او را حدس بزنید !


          

  

تا ما ندانیم که :

تا ما ندانیم که :
بجای تهدید کردن ,  قدرت  سکوت  را بدانیم

بجای آخرت و قیامت , به آینده فرزندانمان فکر کنیم 

بجای افتخار به گذشته , حال امروز خودمان را ببینیم 

بجای توسل و دعا کردن , با جنبه و بردبار باشیم 

بجای شنیدن و قبول کردن ,  ببینیم و تجربه کنیم 

بجای گریه کردن , کمی منطقی فکر کنیم 

بجای دروغ گفتن ٬ میتوانیم حقیقت را نگوئیم 

بجای گوسپند سر بریدن , درخت و نهالی بکاریم 

بجای صدقه دادن  ,  یک فرصت شغلی بسازیم 

بجای انتقاد کردن , آستین ها را بالا بزنیم 

بجای شعر سرودن , گل بکاریم و رنگ بزنیم 

بجای خدمت کردن  , امید بدهیم و امیدوار کنیم 

بجای تنبیه کردن  , راه خطا و اشتباه را ببندیم 

بجای پوشاندن و پنهان کردن  , درست نگاه کردن را یاد بگیریم 

بجای حسرت کشیدن و تاسف خوردن , قدردانی کنیم و قدرشناس باشیم 

بجای حق را گرفتن ٬ قوانین را رعایت کنیم 

بجای معالجه و درمان کردن , راه پیشگیری را بیاموزیم 

بجای  دلسوزی و محبت کردن ٬ به یکدیگر احترام بگذاریم
بجای نصیحت کردن و پند دادن  ٬ یکدیگر را تشویق و دلگرم کنیم
بجای انتقام  گرفتن  به فکر جلوگیری از حوادث  باشیم
بجای ازدواج کردن ؛ تشکیل خانواده بدهیم 
بجای خریدن و داشتن  ٬ طرز کارونحوه استفاده صحیح  را بدانیم
بجای مال اندوزی وکسب ثروت ٬ برای کسب  شرف سرمایه گذاری کنیم 

بجای زرنگی و زرنگ بودن ٬ نه گفتن را تمرین کنیم و بکار ببندیم 

بجای کمک کردن و یاری رساندن ٬ مواظبش باشیم تا دردسر نسازیم 

بجای رفیق بازی ٬ دشمن را بشناسیم و راه نفوذش را ببندیم
بجای مهماندوستی وغریب نوازی ٬ قدر یکدیگر و با هم بودن را بدانیم 
بجای اجر اخروی و سعادت آخرت ٬ آسایش و آرامش و خوشی در زندگی را تجربه کنیم 

پنجشنبه، دی ۰۴، ۱۳۹۳

دیگر هنرنمائی های کمال خرازی درزمان تصدی وزارت امور خارجه

دیگر هنرنمائی های کمال خرازی درزمان تصدی وزارت امور خارجه

    

پس از شنیدن ماجرای پس گردنی زدن کمال خرازی وزیر امور خارجه دولت محمد خاتمی به جک استراوا وزیر امور خارجه انگلستان در برنامه دیشب شب آفتابی

[[ http://www.tabnak.ir/fa/news/460916/ماجرای-پس-گردنی-کمال-خرازی-به-جک-استراو ]]

خبرنگار کردار نیک مصاحبه ای خواندنی با جناب کمال خرازی کردند که بشرح ذیل میباشد و امیدواریم از خواندن آن لذت ببرید :

خ. ک . ن : آقای خرازی میشه یکبار دیگه ماجرای پس گردنی زدن به جک استراوا وزیر امور خارجه وقت انگلیس را برای خوانندگان ما هم تعریف کنید .

ک . خ  : بسم الله الرحمن الرحیم , درود به همه و اینا ...رهبر فرزانه و آقا امام , و شهیدان و بقیه ...بله ...در کاخ سعدآباد نشسته بودیم و داشتیم با هیئت انگلیسی چای میخوردیم و مذاکره میکردیم که  در حین مذاکرات که بعد ها به مذاکرات سعدآباد معروف شد , تعدادی از بسیجیان در جلوی کاخ سعدآباد جمع شده بودند و علیه مذاکرات شعار می‌دادند؛ جک استراو در خصوص این تجمع گفت، شما صحنه آرایی کردید...

 و بنده هم در جواب یک پس‌گردنی به او زدم که ابتدا بسیار تعجب کرد، ولی بعد متوجه شد که شوخی کردم!

 اما به او گفتم که این صحنه آرایی‌ها را فقط شما بلدید.

خ . ک . ن : چرا اینکار را کردید و دلیلش چه بود ؟

ک . خ  : خیلی سوال خوبی کردید , این پس گردنی تلافی اون اردنگی بود که پرنس چارلز بی هوا تو مهمونی ملکه به من زد البته من هم دنبالش کردم و کلی فحش خوار مادر بهش دادم , خدا بیامرزدش , نور به قبرش بباره اگه اون شب دایانا زنش که بعدا دیگه زنش نبود و جای خواهری چقدر نازو خانم بود و چه پر و پاچه سفیدی هم داشت , وساطت نمیکرد , میخواستم موقع  شام خوردن از بالای بالکن بشاشم رو سرش که دایانا ارواح خاک بابامو قسم داد که من بیخیال شدم , والا بد خوابی براش دیده بودم ...

خ . ک . ن  : پرنس چارلز شما را زد به جک استراوا چه ربطی داره ؟

ک . خ  : آهان ... شما نگاه به قیافه مظلوم این استراوا نکنید , یک مارمولکیه که نگو !

بعدها خود ملکه الیزابت به من گفت که این نقشه کار خود همین جک بوده و همان شب من خودم حس کردم که داره منو به حرف میگیره و یه کاسه ای زیر نیم کاسه اش هست ...



 
خ . ک . ن : آیا این جور شوخی ها در بین تمام وزرای خارجه مرسوم هست ؟

ک . خ : تا قبل از انقلاب اسلامی در بین وزرای خارجه دنیا فقط شوخی لفظی مد بود و بیشتر تیکه بار هم میکردند و یا همدیگر را سر کار میگذاشتند , ولی شوخی دستی که یکی از دستاوردهای بزرگ جمهوری اسلامی در روابط بین الملل هست اولین بار توسط آقای علی اکبر ولایتی آغاز شد و بدعت گذاشتند و خیلی زود این نوع شوخی جای خودشو  در روابط بین الملل باز کرد و استقبال خوبی از اون به عمل اومد و این یکی از بزرگترین افتخارات ماست که در تاریخ به نام ما ثبت شده ...

خ . ک . ن : میشه بفرمائید شوخی آقای ولایتی با چه کسی و در کجا بود ؟

ک . خ : نه خواهش میکنم اینو از خود ایشان بپرسید , میدونید که الان محافظه کارها برای انتخابات مجلس و رد صلاحیت اصلاح طلبان دربدر دنبال بهانه و سوژه میگردند و یه وقت خدائی نکرده من یه چیز میگم ... و میندازن گردن آقای خاتمی و باز بهش میگن باید نمیدونم پابوسی کنه و زمین لیس بزنه و کاندیداهای آنها رو هم رد صلاحیت میکنند , نه , نه , برید از خودش بپرسید ...

  

خ . ک . ن : باشه , باشه اونو از آقای ولایتی میپرسیم , داشتید از شوخی دستی میگفتید ...بله ,

ک . خ : آهان , بله , در زمان آقای ولایتی این شوخی ها در حد پس گردنی زدن و ان دماغ مالیدن و ادا درآوردن و موقع مصاحبه ها شیشکی بستن بود که در دوره آقای احمدی نژاد و آقایان صالحی و متکی به انگشت کردن و بی هوا از پشت شلوار کشیدن پایین و پریدن و خایه گرفتن ارتقاء پیدا کرد که وزیران امور خارجه کشورهای غیر اسلامی با وزیران زن شوخی های بدتری هم میکردند که مجبور شدیم این روابط و شوخی ها را تا سطح  سفیر و سپس کا ردار پایین بیاریم و محدود بکنیم  ,

چون بعضی از اعضای سفارت همانطور که میدونید این روابط و شوخی ها را حتی تا استخر های دخترانه هم گسترش دادند ...میدونید که ....زمان احمدی نژاد و .....سفارت ما در برزیل و...... کارمند ما تو استخر و ...اینا ....

خ . ک . ن : میتونید چندتا از شوخی هاتون را برای ما تعریف بکنید .

ک . خ  : بله یکبار من آقای ظریف , همین آقای ظریف که الان وزیر امور خارجه هست , رفتیم عراق , آقا این طارق عزیز یک آدم گند بی جنبه ای بود که نگو و نپرس ...

من موقع دست دادن باهاش بشوخی تا دستش را آورد جلو که دست بده , دستم را دراز کردم و یهو دستم را پس کشیدم و گفتم : یه بچه این قدی ندیدی ؟

که آقا بهش برخورد و رفت صدام را آورد و صدام هم دوتا تیپا به ظریف و یکجفت کشیده هم به من زد که برق از چشمم پرید و عراقی ها همه زدند زیر خنده که بعد از اون رهبر فرزانه و با درایت انقلاب , شوخی با عراقی ها را مکروه اعلام کردند...



 
ولی خانم مادلین آلبرایت هم که آنزمان وزیر خارجه امریکا بود هم خیلی گند دماغ بود و اصلا شوخی نمیفهمید و بیشتر تحریم های اون زمان هم بخاطر شوخی های دستی بود که ( خانم آلبرایت وقتیکه با خبرنگارها مصاحبه میکرد اگه از پشت دست میمالیدی هم هیچی نمیگفت و بروی خودش نمی آورد و فقط لپش قرمز میشد , اینو هم همین جک استراوای تخم سگ به ما یاد داد )  که باهاش میکردیم بر علیه ایران اعمال شد , اولها ما کلی میخندیدیم و کیف میکردیم که بعد ها فهمیدیم تحریم ها بیشترش بخاطر همونها بوده ...

ولی چی بگم از کوفی عنان , خدائی خیلی بچه باجنبه و بحالی هست , آقا هر کاری باهاش میکردی و هر چی بهش میگفتی و هر شوخی که باهاش میکردی فقط میخندید , آقا خیلی جنبه داشت ,

آقا شب چهل پدرش بود و ما همه سیاهپوش رفتیم خونشون , یکی از بچه های امور خارجه خودمون جای نوار قرآن , نوار مایکل جکسون را گذاشت تو ضبط و کوفی عنان هم که گوشش سنگینه رفت ضبط و روشن کرد و مایکل جکسون شروع کرد بخوندن  و همه زدند زیر خنده و مجلس عزا شد خنده بازار , ولی این کوفی دمش گرم اومد وسط و دوتا قر داد و یه چرخ زد و گفت فاتحه مع الصلوات و جمع و جورش کرد ...خدائی خیلی مرده ....

 


اما این یوشکا فیشر وزیر امور خارجه آلمان یه بچه ننه ای بود که چی بگم...
آقا این لنگ دراز قالتاق , دیده بود بچه های ما به هر کی میرسند دوشاخه محبت شون را میگیرند جلو و مستر سیگار , مستر سیگارت میکنند و سیگار تیغ میزنند , یه بآر توی یه سیگار گوگرد کبریت پر کرده بود و داد به یکی از آقایون روحانی هیئت همراه ما  ( که اسمشو نمیتونم بیارم ) تو سازمان ملل , تو نیویورک که آقا تا روشن کرده بود دوتا پک زد ترکیده بود و نصف ریشش سوخت  و کز خورد که بعد دوتا از محافظان آقا زاغ یوشکا فیشر را چوب زدند و وقتی رفته بود تو توالت سازمان ملل دو تا آفتابه آب از بالا خالی کردند رو سرش که خیس خالی شد و همه بهش خندیدند ولی همان سال هیئت اقتصادی اروپا که ریاستش با آلمان بود ما را تحریم کرد ....

ولی خدا شاهده ما هر کاری کردیم بدون صحنه سازی  و صحنه آرائی بوده و اینو میتونید از بقیه وزیر امور خارجه ها بپرسید .

بعله , خاطره زیاده و وقت کم و منهم دیگه باید برم بیت رهبری ... باقیش باشه برای بعد , صلوات بفرستید .

خ . ک . ن : آقای خرازی از وقتی که به ما دادید بسیار متشکرم .//