دوشنبه، فروردین ۱۱، ۱۳۹۳

جناب مکارم لطفا تریاک را هم حرام اعلام کنید !

جناب مکارم لطفا تریاک را هم حرام اعلام کنید !

 


ملت غیور ایران و امت همیشه در صحنه و مردم آگاه ودلاور ایران توجه کنند  و بدانند که برخی از تخلفات رانندگی توسط فقیه دانشمند,  گل سرسبد آیات عظام فیضیه , چراغ پر فروغ راهنمائی ابنای بشر , گلدسته مسجد ربوبیت , پله منبر اعلی نبوت , دروازه شناخت امامت حضرت آیتالله مکارم شیرازی ( دامه شفاء ته ) حرام اعلام شد!!

[[   آیت‌الله مکارم شیرازی اظهار کرد: رانندگی در حالت خستگی و خواب‌آلودگی، سبقت غیرمجاز و عبور از چراغ قرمز حرام است. ]]

منبع خبر : http://www.asriran.com/fa/news/328372/فتوای-آیت‌الله-مکارم-شیرازی-درخصوص-رانندگی
وبدانید و آگاه باشید که من بعد نه تنها افسران راهنمائی و رانندگی بخاطر همین جرائم دستگیرتان میکنند و جریمه میشوید و ماشین تان توقیف میگردد و گاهی مجبور هستید که جریمه دیگران را هم بپردازید  و از پله ها بالا و پایین کنید  و دنیای شما به عاقبت یزید مبدل گردد و آخر هم با رشوه کارتان درست شود ....

بلکه بخاطر این فتوی,  گیر افسران سایبری می افتید و آنها هم گزارش حرام کاری و بی توجهی به فتوای مراجع و نادیده گرفتن قوانین راهنمائی و رانندگی اسلامی که دست کمی از سب النبی ندارد را به آن دنیا و مسول جهنم گزارش و ایمیل میکنند تا کارگران شریف و زحمتکش جهنم  گرز های نیم سوز و گرز های آتشین را برای فرو کردن در اسافل مجرمان آماده و مهیا بکنند... 


 فقط من در این ماندم که چرا این حضرت مکارم که انگشتش را در هر سوراخی فرو میکند و بر سر هر تپه ای میکارد  و پایش را در هر کفشی میکند و اصلا حالیش نیست که هر جا برای خودش قوانین و روسائی دارد...,


پس چرا تا به حال این تریاک را که از تخلفات رانندگی در سال کشته بیشتر میدهد و عواقبش هم از آهنگ نقی شاهین نجفی در گمراه کردن انسانها و دور شدن از دین نیزبیشتر است و از توطئه استکبار جهانی به سرکردگی صهیونیست ها در ویران کردن بنیان خانواده ها هم خطرناک تر هست را حرام اعلام نمیکنند و فتوائی برای آن نمیدهند ؟!

عکس جنجالی و بحث برانگیز  تمثال بی مثال مکارم شیرازی که :

روانشناسان معتقدند این حالت از کمبود توجه و بی مهری در دوران طفولیت نشات میگیرد!

علاف ها معتقدند که در مسجد یواشکی تخمه میشکند و میخورد !!

علماء معتقدند که این انگشت حیرت به دهان بردن است !!!

ولی عملی ها معتقدند که در حال حب کردن تریاک برای  سخنرانی میباشد !!!!

                                   (( الله اعلم ))  

ساکورا جشن شکوفه های گیلاس

ساکورا جشن شکوفه های گیلاس



ساکورا یکی از  زیباترین و دلپذیرترین جشنهای دنیاست.

جشن رابطه احساس آدمی با شکوفه , یعنی با زیباترین پدیده طبیعت.

 
زیباترین حالت یک درخت درست زمانی هست که غرق شکوفه باشد و درختان گیلاس ساکورا ( این درختهای گیلاس شکوفه بسیار زیادی دارند ولی هرگز گیلاس نمیشوند ) وقتی شکوفه های آن کامل شکفته میشود منظره درختان سفید پوش بعد از بارش یک برف سنگین را در ذهن تداعی میکند.

 و ریزش گلبرگ های آن که همانند بارش برف است این تصور را قوت میبخشد و دوچندان میکند .

جشن ساکورا با شکفتن اولین شکوفه ها آغاز میشود و با ریزش گلبرگ ها ی آن و سبز شدن برگها به پایان میرسد.

چشم بادامی ها از هر قشر و طبقه ای در زیر درختان پر شکوفه گرد هم می آیند و مشغول خوردن و نوشیدن و خندیدن و شادی کردن و برطرف کردن کدورت ها از یکدیگر میشوند. و به این مراسم هانامی یا گل دیدن میگویند.  

                     

واگر شما از مکانهای تجمع دیدن کنید میبینید که همه مشغول خندیدن و آواز خواندن و رقصیدن و شادی کردن هستند و یا مشغول تعارف  کردن آبجو و مشروب به رهگذران میباشند.

 و رهگذری که دعوت آنها را قبول میکند با تشویق حاضرین مواجه میشود و همه برای گفتن به سلامتی (( به ژاپنی کام پاین میگویند )) جامهای خود را دردست میگیرند و با گفتن کامپاین با رهگذر همراهی میکنند و مینوشند و باز رهگذری دیگر ,  بعدی ....


 
در این جشن چند نکته جالب و قابل توجه وجود دارد :

١- تمامی ژاپنی ها از کودک تا پیر مردان و پیر زنان ویلچر نشین در این مراسم شرکت میکنند ( مربیان مهد کودک هاقبل ازظهر , کودکان خردسال رادرصف های طویل و کودکانی که هنوز توان راه رفتن را ندارد  در ارابه مینشانند ودر حین خواندن آوازهای کودکانه  به تماشای  ساکورا میروند)


٢- شخصا تابحال هیچ گونه برخورد زشت و یا درگیری را در این تجمعات ندیدم حتی زمانی که مست ها تلو تلو خوران در وسط سفره های پهن شده می افتند و یا با کفش از میان آنها میگذرند و یا توپ بچه ها به غذا ها و مشرب ها اصابت میکند و لیوانها را میشکند و ...


هرگز برخورد تندی ندیدم و همیشه با خوشروئی گذشت کرده اند .

٣- پس از اتمام مراسم و باز گشت بازدید کننده ها اگر از آن مکانها گذر کنید انگار هیچ کسی آنجا نبوده و شما حتی فیلتر سیگاری هم بر روی زمین نخواهید دید .


نظافت و جمع  آوری زباله ها یکی از وظایف فراموش نکردنی ژاپنی هاست و شما هرگز کسی را بدون جمع کردن اشغال و زباله های خودش در حال ترک مکان مزبور نمیبینید.
( زمین خوردن مستها در حین دولا شدن برای جمع آوری زباله یکی از سوژه های خنده این مراسم هست )

٤- جدیت افراد مسن و سالخوردگان برای برگزاری این مراسم اعجاب آور است و دیدن افراد سالخورده نشسته بر ویلچر و یا خوابیده در برانکارد و یا پتو پیچ شده در کنار سفره ها و خانواده ها ,  گواه بر این جدیت و نشان از عشق آنها به این مراسم میباشد.

                 



اما چیزی که برای من هنوز حل نشده و راز گونه و معما باقی مانده عکس انداختن پیرمردان وپیرزنانی با دوربینهائی همسن و سال خودشان از شکوفه ها و از فاصله کم  و نمای نزدیک میباشد.

 کاری که هرساله و با جدیت انجام میدهند!!

و برای من این سوال پیش آمده که آیا مگر شکوفه امسال با شکوفه سال قبل تفاوتی دارد؟

 آیا رنگشان فرق میکند ؟


یا شکل گلبرگ های آنها هرساله تغییر میکند؟

آیا درازای پرچم های درون شکوفه ها در سالها نوسانی دارد ؟

آیا هر شکوفه نشان و علامتی مخصوص همان سال را داراست ؟

آیا صاحب عکس که همیشه از فاصله ای کمتر از ٣٠ سانتیمتر از نمای نزدیک از
شکوفه ها عکس میگیرد میتواند از میان سی و یا چهل یا پنجاه عکس با نمائی یکسان پی به سال شکوفا شدن آن پی ببرد ؟

چند سالی دقت کردم و عکس گرفتم ولی وقتی مقایسه کردم , همه آنها باهم یکی بود و هیچ فرقی باهم نمیکرد و با هم مو نمیزد ...!!!

                      

پس چرا این پیر مردان و پیر زنان با چنین جدیتی و با زحمت بسیار برای کنترل و جلوگیری و مهار لرزش دستان خودشان هر ساله همان عکس ها را میگیرند ؟

و هر وقت این سوال را از هر کدام از آنها پرسیدم که :


ببخشید مگر شکوفه امسال با شکوفه های پارسال یا سالهای قبل فرقی میکند که شما هرساله عکس نمای نزدیک از آنها میگیرید ؟

فقط با خنده و لبخند مواجه شدم  و گاه همراه با قهقهه گفته اند :
 
نه هیچ فرقی با هم ندارند ....

و باز من حیران میمانم که پس چرا باز هم از نمای نزدیک و با زحمت از این شکوفه ها  چنین عکسی میگیرند؟!! 

یکشنبه، فروردین ۱۰، ۱۳۹۳

مردم , یارانه نگیرید تا به شهردارساری ٢٠ میلیون تومان عیدی بدیم !

مردم , یارانه نگیرید تا به شهردارساری ٢٠ میلیون تومان 
عیدی بدیم !

مردم عزیز شما که الحمدالله دارید و وضعتون خوبه... ,

پس یارانه نگیرید تا ما بتونیم به شهردارهای بدبخت این شب عیدی یک کمکی 

 بکنیم و به آنها عیدی ٢٠ میلیون تومانی  بدیم .

  

آیا مسئولین ایرانی حق دارند که ناراضی بشوند ؟

آیا مسئولین ایرانی حق دارند که ناراضی بشوند ؟

عجب روئی دارند این مسئولین ایرانی !

 

٣٥ است که مردم از بی کفایتی و بی مسئولیتی همین مسئولین روزگارشان سیاه شده و و بخاطر بی مسئولیتی و ندانم کاری های شان خون دادند و جون دادند و دم بر نیاوردند ولی ...

    نارضایتی مسؤولان ایرانی از استفاده گسترده حجاج ایرانی از اینترنت

مسؤولان ایرانی از استفاده گسترده حجاج ایرانی از اینترنت در زمان حج ناراضی هستند."

سایت اینترنتی حوزه نمایندگی ولی فقیه در امور حج و زیارت" نوشت: وبگردی گسترده زائران به ویژه جوانان و نوجوانان در سفر عمره موجب نگرانی دست اندرکاران فرهنگی این سفرها شده است.

دست اندرکاران فرهنگی این سفرها معتقدند که این کار، سبب اتلاف وقت زائران و غفلت آنان از حضور در مناسک، نمازها و عبادات اسلامی در مسجد الحرام می شود.
منبع خبر : http://www.asriran.com/fa/news/328193/نارضایتی-مسؤولان-ایرانی-از-استفاده-گسترده-حجاج-ایرانی-از-اینترنت
آیا تابحال یکی از این مسولین نگران تلف شدن وقت مردم در صف های اتوبوس و بانک و اداره جات و خرید نان و شیر و سبد کالا و دریافت یارانه و نوبت  بیمارستان ها و گذرنامه و الی ماشالله ...بودند و از آن ناراضی شدند ؟

آیا فقط وقت و زمان در مراسم حج که آنهم برای زائرین ایرانی بیشتر جنبه سیاحتی و تجارتی دارد تا زیارت خانه خدا و انجام فریضه ( باور ندارید به دیدن بازگشت حاجی ها و باری که با خود آوردند بروید و پی حرفهای آنها بنشینید !) اهمیت دارد و نباید تلف شود ؟

     
فقط مسولین مراقب باشند که شیطان زائرین را گول نزند که خدائی نکرده در اینترنت  یک وقت  به سراغ سایت پلی بوی و سایت های پورنو بروند که آنوقت مسئولین دلسوز هم  باید برای غسل  کردن حاجی ها و زوار کلی اتلاف وقت کنند و از مراسم غافل شوند !    

آیا ارتش لیاقت و توان پاسداری از مرزهای ایران را نداشت؟

آیا ارتش لیاقت و توان پاسداری از مرزهای ایران را نداشت؟

                  

در حالیکه در قانون اساسی حفظ تمامیت ارضی و پاسداری از مرزها جز وظایف و بعهده ارتش میباشد , مأموریت مرزبانی و تأمین امنیت مرزی ۳۰۰ کیلومتراز منطقه سراوان  در استان سیستان و بلوچستان به قرارگاه قدس نیروی زمینی سپاه واگذار گردید.

اینجا چند سؤال پیش می آید:


آیا ارتش نتوانسته به وظیفه خودش درست عمل کند ؟

آیا دراین ناامنی ها  و گروگانگیری ها ارتش مقصر است؟

آیا مرزبانان ارتش دچار فساد و تبانی با قاچاقچیان شدند؟

آیا این واگذاری در راستای تضعیف بیشتر ارتش است ؟

یا در راستای حضور بسیج در مبارزه با قاچاق مواد مخدر که چندی پیش خبرش را
خواندیم میباشد ؟

یا برای نظارت و سهم بردن از ترانزیت مواد مخدر پای سپاه را به آنجا باز کردند ؟

یا سپاه دارای تجهیزات وامکانات و بودجه بیشتری برای حفظ امنیت مرزها و مبارزه با اشرار و قاچاقچیان دارد ؟

                    

 

یعنی از این پس ما شاهد پائین آمدن آمار مصرف مواد مخدر و اعتیاد و  کاهش تعداد معتادان به لطف حضور برادران غیورقرارگاه قدس سپاه خواهیم بود ؟

یا حضور برادران سپاه سبب رفع مشکلات در تهیه مواد مخدر و دسترسی آسانتر به آن میشود ؟

آیا رابطه تجاری و کاری بین بردران قرارگاه قدس سپاه و چهل هزار بسیجی که برای برخورد و مبارزه با قاچاق مواد مخدر برقرار خواهد شد ؟

(( یعنی حمل و نقل با سپاه  و توزیع و پخش و بدست مصرف کننده رساندن با بسیج تقسیم کار شده باشد ))

از ویکیپدیای فارسی : غلامرضا باغبانی (زاده ۱۳۳۹ در زابل) از فرماندهان ارشد سپاه قدس که در ۷ مارس ۲۰۱۲، از سوی وزارت خزانه‌داری ایالات متحده آمریکا، قاچاقچی مواد مخدر معرفی شد و تحت تعقیب قضائی قرار گرفت.[۱]

به گفته دیوید کوهن، معاون وزیر خزانه‌داری آمریکا در امور تروریسم و اطلاعات مالی، اسناد به دست آمده نشان می‌دهد که "نیروی قدس" سپاه پاسداران نه تنها به قاچاق مواد مخدر کمک می‌کند، بلکه از این همکاری برای پیشبرد فعالیت‌های تروریستی استفاده می‌کند.
بنا به بیانیۀ وزارت خزانه‌داری آمریکا، باغبانی که بر منطقه مرزی افغانستان تسلط دارد، به قاچاق مواد شیمیایی برای تولید هروئین یاری رسانده و راه قاچاقچی‌های افغان را برای ارسال بار تریاک به درون مرزهای ایران باز گذاشته است.

آیا آن  گروگانگیری با این واگذاری با هم مرتبط است و کدام تصمیم زودتر گرفته شده ؟

شنبه، فروردین ۰۹، ۱۳۹۳

وحشیانه ترین وغیر انسانی ترین شکنجه جمهوری اسلامی در زندان اوین

وحشیانه ترین شکنجه جمهوری اسلامی در زندان اوین

 

در مورد زندان اوین و شکنجه های متداول و رایج در آن حرفها و شایعات بسیاری وجود  داشته و دارد , چه از دروغ مسخره شام خوردن شاه فقید در حین دیدن شکنجه انقلابیون و خرابکاران از پشت شیشه ! و یا چه در مورد حقیقت سر بریدن بره آهو جلوی چشم زندانیان سیاسی و کباب کردنش توسط سعید امامی و فلاحیان و برادر حسین تواب ساز...

اما اخیرا ماه‌نامه «نسیم‌بیداری» در ویژه‌نامه نوروزی خود به انتشارخاطراتی از سید محمود دعایی، مدیرمسول روزنامه اطلاعات پرداخته و ایشان از یکی از غیر انسانی ترین نوع شکنجه در زندان اوین در زمان ریاست مجنون قصاب و زنگی مست اسدالله لاجوردی پرده برداشتند .


                   

بهتر است ماجرا را که از زبان خود ایشان نقل شده بخوانید :


[[ اولین روزی که ما به زندان‌ها رفتیم، پدیده خیلی عجیبی دیدیم؛ وقتی زندانیان از بند‌ها برای هواخوری بیرون می‌آمدند، ابتدا به صف می‌شدند و همه دسته‌جمعی شروع می‌کردند سرود «خمینی ای امام» را خواندن که ما متوجه شدیم مرحوم لاجوردی این دستور را صادر کرده  ‌است. ]]

منبع خبر : http://www.parsine.com/fa/news/184908/دستور-شهید-لاجوردی-به-زندانیان-اوین-برای-خواندن-اجباریخمینی-ای-امام

یعنی این لاجوردی بالفطره و ذاتا شکنجه گر بوده و انگار خدا او را با آن چهره کریه که به هر جانوری شبیه بود جز انسان برای چنین کاری آفریده بود و الحق که فقط در این آفرینش خودش شاهکار کرده بود و سنگ تمام گذاشت.


   

 دنیای یک زندانی محدود به دیوار شده و جز دیوار چیزی نمیبیند و تکرار دیدن دیوار دیوار دیوار در زمانی که هر دقیقه آن به اندازه یکساعت طول میکشد و زمان نمیگذرد , خودش از هر شکنجه ای طاقت فرساتر و درد آور تر است و تنها دلخوشی و امید یک زندانی  محدود به وقت غذاو حدس در مورد آن میشود و هواخوری هم که تنها راه و وسیله برای دق نکردن  و  تنها مانع و بازدارنده زندانی برای خودکشی نکردن و نکشتن خودش میباشد.




حالا شما تصور کنید که قبل ازشروع  زمان محدود هواخوری که زندانیان برای آن لحظه شماری میکنند و بیتاب آن هستند و بسرعت برق و باد هم میگذرد و تمام میشود , مجبورت کنند که باید اول  جلوی سلول خودت بایستی و سرود خمینی ای امام را بخوانی تا  ....


وا  مصیبتا , چه بر سر آن زندانی بدبخت می آمده و چه کشیده و آن مادر مرده چه عذابی را متحمل میشده ؟


یعنی کسیکه ,  نه بخاطر مرتکب شدن قتل و جنایت و یا دزدی و شرارت ((  یاد آوری جرم ,  خود مایه تسلی خاطر و تسکین درد دل و مسبب روحیه گرفتن و  تحمل چهار دیواری برای مجرمین و تبهکاران و اشرار محسوب میشود))

و نه بخاطر کلاشی و کلاهبرداری و اختلاس , بلکه بخاطردانستن و فکر کردن و اعتراض کردن به  شخصی که برخلاف عرف رهبری جامعه رفتار کرده و به عهد خودش پایبند نبوده و خلاف وعده های داده شده خودش عمل کرده , و او با آن شخص مخالفت کرده وهمین جرم او محسوب شده و به زندان افتاده و بخاطر همان همه شکنجه ها و توهین ها و تحقیر ها  و سختی ها را تحمل کرده ....

 مجبورش بکنند و مجبور شود که بیاید برای هواخوری سرودی که سراسر تملق و مدح و تمجید و ستایش از همان شخص باشد را با صدای بلند بخواند , وای .......

یعنی شکنجه ای از این بدتر و وحشتناک تر و غیر انسانی تر داریم ؟

هر چند که باز بنابر گفته دعائی :

[[   ما هم بعدا که با زندانیان صحبت می‌کردیم، زندانیان می‌گفتند ما در دلمان می‌گفتیم: «خمینی ای امام، کارت شد تمام»]]

چهارشنبه، فروردین ۰۶، ۱۳۹۳

٥٠ روستای اطراف دریاچه اورمیه تخلیه و خالی از سکنه شدند

٥٠ روستای اطراف دریاچه اورمیه تخلیه و خالی از سکنه شدند

*  ۲۰۴ هزار هکتار از زمین های کشاورزی اطراف  دریاچه به نمکزار تبدیل شدند.

* آب های تبریز هم-حالا با این همه فاصله- در حال شور شدن است.

*  ۱۹ روستا، حتی آب چشمه هایشان هم شور شده و اینها را بازرسی کل کشور هم تایید کرده است.

اینها گفته های پرفسور پرویز کردوانی  پدر کویرشناسی ایران در گفتگوی اختصاصی با ماهنامه ی خط صلح است .



منبع خبر :
http://www.parsine.com/fa/news/184720/باید-زودتر-دریاچه-ارومیه-را-خشک-کنیم

به یک سوال و جواب پرفسور کردوانی از این گفتگوی اختصاصی توجه کنید :

 س : در رابطه با مشکلاتی که خشکی دریاچه ی ارومیه برای مردم منطقه ایجاد کرده، تاکنون چه میزان آواره ی زیست محیطی به وجود آمده؟

پرفسور کردوانی : همین آقای نادر قاضی پور که خدمتتان گفتم، چند وقت پیش مصاحبه ای با خبرگزاری خانه ی ملت کردند و گفتند که:

۵۰ روستای اطراف ارومیه، تخلیه و خالی از سکنه شدند.

آقای مسعود محمدیان، رئیس جهاد کشاورزی استان آذربایجان شرقی هم در مصاحبه اش با رسانه ها اعلام کرد که:

 ۲۰۴ هزار هکتار از زمین های کشاورزی بر اثر آبیاری از چاه هایی که اطراف دریاچه هستند، تحت تاثیر مستقیم پس روی آب این دریاچه قرار دارند و به نمکزار تبدیل شدند و این را بازرسی کل کشور هم تایید کرده.

آقای محمدیان همان موقع گفتند که آب های تبریز هم-حالا با این همه فاصله- در حال شور شدن است. مدتی هم هست که اعلام کردند که ۱۹ روستا، حتی آب چشمه هایشان هم شور شده.



آقای گرشاسبی، معاون آبخیزداری هم همین سه ماه پیش(تازه دارند حقیقت را به همه می گویند)، در مصاحبه با روزنامه ی اطلاعات گفت:

در دریاچه ی ارومیه معضل دیگری تحت عنوان پیشروی آب شور، از طریق کف دریاچه به سمت دشت های کشاورزی همجوار به وجود آمده است. چون برداشت از سفره ها بیش تر از تغذیه است(همان چاه های غیر مجازی که گفتم) و آب جایگزین از بالادست به سفره ها نفوذ نمی کند، از این رو آب شور، به سمت سفره ها و چاه های آب دشت های کشاورزی دریاچه ی ارومیه، در حال پیش روی است که باید از آن به عنوان یک بحران بزرگ یاد کرد.

دلایل هم همان هاست که خدمتتان گفتم؛ در واقع دریاچه در حال انتقام گرفتن از کشاورزان است؛ یعنی کشاورزان با زدن چاه، آب سطح دریاچه را گرفتند و خشکش کردند و حالا دریاچه از زیر آب شور به زمین های آنان می فرستد و زمین های کشاورزی را نابود می کند.

پس حرف هایی که سال هاست می زنم، بیخود نیست و تماماً مستند است منتها گوش شنوایی در کار نیست.



                           کو گوش شنوا ؟

سه‌شنبه، فروردین ۰۵، ۱۳۹۳

شهریاری: احمدی نژاد با هر گونه کمکی به حوزه سلامت مخالفت می کرد!

شهریاری: احمدی نژاد با هر گونه کمکی به حوزه سلامت مخالفت می کرد!
 
         

خبری واقعی از بی اعتنائی و دشمنی محمود احمدی نژاد با سلامت مردم و بهداشت جامعه !!

خبر بسیار عجیبی که امید کریمی، زهرا تالانی در گفتگوئی  با حسینعلی شهریاری رئیس کمیسیون بهداشت و درمان مجلس  در کافه خبر انجام داده اند , به قسمتی از این گفتگو توجه کنید :

 
سؤال : بعد از اینکه دکتر هاشمی وزیر بهداشت شدند، روایت هایی از وضعیت وزارتخانه داشتند که نشان می داد وزارت بهداشت اوضاع خوبی ندارد. شما هم یکی از منتقدان وزارت بهداشت در دولت گذشته بودید. اکنون با این موضوع موافق هستید و واقعا بخش سلامت ما اینقدر مشکل دارد؟
 
شهریاری : من در شان مسئولین نظام نمی دانم که یک دولت، دولت قبلی را متهم کند. چون با رفتن وآمدن دولتها، نظام تغییر نمی کند و این متهم کردن خوب نیست. حدود 25 سال پیش که من رئیس دانشکده پزشکی زاهدان بودم با وزیر خدمت مقام معظم رهبری رفتیم و آن موقع ایشان اعلام کردند که بیمار به جز دغدغه بیماری نباید دغدغه دیگری داشته باشد، این موضوع در برنامه چهارم توسعه هم تاکید شده است. اما این اتفاق نیفتاده و سهم پرداختی از جیب مردم به شدت افزایش یافته است.

سؤال : چرا چنین شد و اینقدر سهم پرداختی از جیب مردم بالا رفت؟
 
شهریاری : چون متاسفانه دولتها دید سلامت نگر ندارند و در بودجه، سلامت را در ردیف 12 به بعد قرار می دهند. به خصوص در دولت آقای احمدی نژاد. ایشان با هر گونه کمکی به حوزه سلامت مخالفت می کرد و حتی اگر مجلس منبعی اختصاص می داد با آن مخالفت می کرد چون معتقد بود که حوزه سلامت چاه ویلی است که هر چی پول بریزی پر نمی شود، در حالیکه این برداشت غلط است.
باید ببینیم این نظر چاه ویل بودن حوزه سلامت محمود احمدی نژاد چقدر به نظر رهبر فرزانه و فتانه جمهوری ولایت فقیه نزدیک بوده است ؟

 خیانت و جنایاتی که محمود احمدی نژاد و مزدوران تشکیل دهنده دولتهای او در حق ایران و ایرانیان کردند همانند کوه یخی هست که فقط نوک آن که از آب بیرون زده و قابل مشاهده هست , و بیشتر حجم این خیانت ها و جنایات و تخریب ها همچنان از دید ما پنهان مانده یا مخفی کرده اند , که گذر زمان و مصیبت ها و  بدبختی های بیشتر در آینده آنها را برای ما قابل مشاهده خواهند کرد...
   

کسی میدونه قبر خلخالی کجاست ؟

                کسی میدونه قبر خلخالی کجاست ؟
 
ایشان شیخ صادق گیوی (خلخالی) هستند که با پتک مشغول تخریب مقبره رضا شاه بزرگ میباشد!
 
    
 
 
عملی که از نقطه نظر عقلی و وجدانی و شرعی و عرفی و انسانی و الهی و تربیتی و ...بهیچوجه قابل قبول و پسندیده نیست .
 
اما اگر هنوز کسانی هستند که خلخالی را قبول دارند و کارهای او را تائید میکنند , میتوانند با درج عکس و آدرس و نشانی قبر او , 
 
 به میزان علاقه و ارادت مردم نسبت به ایشان پی ببرند...  
  

یادی از باستانی پاریزی و پیغمبر دزدان او

یادی از باستانی پاریزی و پیغمبر دزدان او 



بمناسبت درگذشت استاد محمد ابراهیم پاریزی ( روحش شاد ) قسمتی از کتاب پیغمبر دزدان او را [ هجده بار تجدید چاپ شد] که نامه  شیخ محمد حسن زید آبادی معروف به نبی السارقین و یا همان پیغمبر دزدان به یکی از یارانش در مورد تفاوت پیامبری خودش با دیگر پیغمبران نوشته را در اینجا بازگو میکنم.

 
(( دیدگاه و زاویه دید و نظر شخصی  پیغمبر دزدان نسبت به دیگر پیامبران و کارهای انجام شده توسط آنها که معجزاتشان! محسوب میگردد و جهنم و بهشت , بسیار جالب و درخور توجه است ))


این نامه رو پیغمبر دزدان به آقا فتح الله یکی از زیر دستاش نوشته:

اگر این امّت قدر مرا ندانند و ارشادالسارقین را نخوانند البته بوی جهنّم را نخواهند چشید و جمال ما را در دوزخ نخواهند دید.


هر یک از سارقین سرقت پیشه که اندک اندیشه کند خوب خواهند دانست که این پیغمبر ناخلف را با انبیای سلف تفاوت از زمین تا آسمانست...

- ابوالبشر از شکم پرستی به اصطلاح دزدان برک برد تا گندم خورد، محو ماما حوا شد، از بهشتش بیرون کردند تا قیامت برای فرزندان زحمت زرع و کشت را هشت.

- نوح به حرف چهار نفر بچه خر نادان جاهل که چهار تا سنگش زدند و دو تا فحشش دادند نوحه گری و نفرین کرده تا فتنه طوفان بر پا داشت.
از غرب تا شرق خلقی را هلاک و غرق کرد.


- ابراهیم با تبر، خدایان مردم را زیرو زبر نموده، ششپرش را روی شانه بت بزرگ گذارد که خدایان را خرد کرد و به این لطیفه آخر چه آتشبازیها که نکرد.

- عیسی به یک دمیدن روح القدس- که کسی خبر نشد - به محض تولید، زبان به کلمه توحید گشود.
اینقدر صبر نکرد که به وقت خود سخن گوید و حق جوید تا خداش ندانند و پسر خدایش نخوانند، از این دو رنگی ، آخر، خلقی را فرنگی و شهری را دهری کرد.

- موسی سه روزه به کوه طور رفت، چهل روزه باز آمد. ریش بیچاره هارون را گرفت و شتم گفت.
 آخر برای یک غلطی که فرعون کرد و به خاطر گوساله ای ذلیل، چند فرقه را غرق رود نیل کرد.
به این بهانه بی فایده راه نزول مائده را بر مردم بست و کمر عالمی را شکست.


- لوط از عمل ده نفر امرد بوالهوس لاطی و ملوط - که حالا زیاده از پنجهزارش در همان یک دارالعباد یزد پیدا می شود - عزیزی مثل جبرئیل را در زحمت افکند و یک طبقه زمین را از جای کند.

- محمد (ص) که ختم انبیاء و علت غائی خلقت ارض و سما بود، این همه راه را که تا معراج برید و زحمت کشید، باز تحمیل هفتده رکعت نماز و قیام به صیام و غسل جنابت و وضو و طهارت و وجوب مکه را با هزار لکه زحمت دیگر بر گردنشان انداخته است.

ما الحمدالله بیرق بدعت برافراشتیم و تخم ظلالت در همه جا کاشتیم .

اولا: غسل جنابت و زحمت طهارت و کلفت عبادت را از گردن امّت خود برداشتیم.

ثانیا آنکه: بار تلاش معاش را که موجب پریشانی اساس و اغتشاش حواس ناس است و سرمایه وسواس، از دوششان برداشتیم و بر گردن امّت دیگران گذاشتیم.
 زیرا که یک کربکشی احتمال ذخیره سال و از یک( حسن بزنی)  امکان هزار تومان مال میرود.

خدای را حمد که مثل دیگر مبتدعان ایران ، برای مطلق ناس، طوره را بر پلاس نپیچیدیم .

در وعده را هم به روی کسی نگشادیم، نوید بهشتی هم به کسی ندادیم، که فردای قیامت پیش امّت خود خجالت بکشیم.

بی غصه و غم، امّت خود را به جهنم وعده دادیم، مردانه پای میعاد خود ایستادیم.
پیداست که اگر جهنم هم ده روز بهار فی الجمله اهل سرحد را آزار کند، در زمستانها خیلی خوب و زیاده مطلوب است.


بدیهی است که امّت من هم هرگز به خفّت من راضی نخواهد شد که من روز قیامت برای کهنه مخروبه بهشت که چهار تا سنگ و خشت روی هم هستند و ده نفر پیرغلمان چخمور و حورالعین کوروزشت، پیش این و آن گردن کج کنم.

و اگر خدا هم طالعی دهد، زحمتها را همه علی و شیعیانش کشیدند، راحت و خوشی را عمر و دوستانش کردند.

اگر یک خورده بخت بجنبد، یک سر شب که ما در جهنم می خوابیم صبح که بر می خیزیم آزار وبائی توی بهشت می افتد و هو می افتد که یکجا اهل بهشت مردند و حسرت خوشی را بردند، آنوقت علی می ماند وحوضش! دیگر قصور عالی و بهشت خالی به کار که می خورد؟!

 شرط باشد اگر همه برای زمین کنی و شیخار یا جمع کردن مورومار هم که باشد ...یه مان را دستمال کنند و به هزار تملّق و ناز به بهشتمان برند، جهنم قشلاق زمستانمان، بهشت ییلاق بهارمان.

بهشتی که جای هر پاک سرشتی باشد به مشتی خاک نمی ارزد.

ندیدید که هر جا مرد خدایی است گرفتار درد و بلایی است؟!

زیاده بر این نزد سارقین بی جاست...!

               

و این هم شعری در بیان حال پیغمبر دزدان اندر وصف خودش:


من که پیغمبر دزدان علی آبادم
میکنم دزدی و از کرده خود دلشادم
 

علم و حلم و ورع و زاهدی و تقوی را
آنچه جز مهر علی بود به دزدان دادم
 

در ازل خواست دلم دزد نباشم هرگز
چکنم ؟ حرف دگر یاد نداد استادم
 

"حسنی" بودم و فردوس برین جایم بود
دزدی آورد در این دیر خراب آبادم
 
پسری پند پدر نشنود از ناخلف است
گندم او خورد که من از پی جو افتادم
 
هرچه دزدیده ام از قوت شبی بیش نبود
گر حسابی است به محشر ببرند از یادم
 
از عدم تا به وجود آمده ام دزد شدم
یارب از مادر گیتی به چه طالع زادم
 
بندگی چون همه آموخته ام از دزدی
بنده دزدم و از هر دو جهان آزادم